اشتارگات، بیماری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
'''نشانهها''' | '''نشانهها''' | ||
معمولاً خردسالان و اغلب در سن 17سالگی به هنگام مطالعه با تار دیدن یا ندیدن بعضی کلمات یا عکسالعمل به هنگام دیدن نور شدید متوجه این بیماری میشوند. نشانههای دیگر آن: واضح ندیدن؛ نقطۀ سیاه در میدان بینایی؛ اختلال در دیدن رنگها و درست ندیدن پارهای از آنها؛ ناسازگاری چشم با کمنوری؛ اختلال در دید مرکزی و دید محیطی بهتر؛ موجی و کج دیدن اشیاء؛ ندیدن جزئیات به هنگام متنخوانی؛ و مشکل در تیزبینی. | معمولاً خردسالان و اغلب در سن 17سالگی به هنگام مطالعه با تار دیدن یا ندیدن بعضی کلمات یا عکسالعمل به هنگام دیدن نور شدید متوجه این بیماری میشوند. نشانههای دیگر آن: واضح ندیدن؛ نقطۀ سیاه در میدان بینایی؛ اختلال در دیدن رنگها و درست ندیدن پارهای از آنها؛ ناسازگاری چشم با کمنوری؛ اختلال در دید مرکزی و دید محیطی بهتر؛ موجی و کج دیدن اشیاء؛ ندیدن جزئیات به هنگام متنخوانی؛ و مشکل در تیزبینی. | ||
'''تشخیص''' | |||
پزشک پس از دریافت شرح حال بیمار، معمولاً معاینه را با لامپ اسلیت<ref>Slit-lamp</ref> شروع کرده و پس از تشخیص بیماری، با استفاده از دستگاه افتالموسکوپ لیزری<ref>Laser ophthalmoscop</ref> از مواد زاید شبکیه عکسبرداری میکند. گاه برای تکمیل اطلاعات به روش توموگرافی انسجام نوری<ref>Optical Coherence Tomography (OCT)</ref> هم از شبکه تصویربرداری میشود. سپس سلامت سلولهای ماکولا با الکترو رتینوگرافی<ref>Electroretinography (ERG)</ref> و پرتاب محرکهای الکترونیکی به سوی سلولها سنجیده میشود. در نهایت با استفاده از دستگاه پریمتری<ref>Perimery</ref>، میدان دید بیمار اندازهگیری میگردد. هر یک از این اقدامات، جنبهای از این بیماری را بررسی میکند. قبلاً بیشتر از شیوۀ رگبینی (یا انژیوگرافی فلورسین) استفاده میشد، ولی الآن بیشتر به سراغ آزمایش ژنتیکی میروند؛ زیرا بیماری اشتارگات با بعضی از بیماریهای دیگر تشابه دارد و معاینات شبکیه و ماکولا نمیتواند به تشخیص دقیق بینجامد. به همین دلیل یک سوم تشخیصها در گذشته اشتباه بوده است. | |||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۱۸
اشتارگات، بیماری (Stargardt disease)
(یا: دژنراسیون ماکولا[۱]، فندوس فلاویماکولاتوس[۲]، اشتارگات ماکولا[۳]) بیماری ارثی چشمی. باعث تار دیدن و نابینایی بر اثر اختلال در عملکرد بخشی از شبکیه به نام لکه زرد (ماکولا[۴]) میشود. این لکه، واضح و درستسازی نور و پردازش دید را به وسیلۀ سلولهای حساس به نور انجام میدهد. گاه این سلولها تخریب شده و دیستروفی ماکولا[۵] یعنی اختلال در جذب مواد ضروری و دفع پسماندها در سلولها یا دژنراسیون ماکولا یعنی ناتوانی سلولها در انجام وظیفه پدید میآید. ناتوانی و تخریب ماکولا علتهای مختلف دارد. بیماری اشتارگات یکی از آنهاست و باعث ناتوانی سلولها در دفع پسماند ویتامین ای (یا هیدروژن) بر اثر جهش ژنی ایبیسیای[۶] میگردد. انباشت مواد زائد (یا لیپوفوشین[۷]) به اختلال در کارآیی ماکولا و شبکیه منجر خواهد شد؛ زیرا ژن منتقل شده از پدر و مادر، بر اثر جهش، معیوب و نارسا شده و این نارسایی ژنی موجب ناتوانی سلول در دفع هیدرژن باقیمانده از سوخت ویتامین اِی میگردد. افزایش پسماند به مرور، تاری دید و نابینایی را به همراه دارد. ویتامین اِی، منبع غذایی ضروری برای سلولهای گیرندۀ نور است. این بیماریِ ارثیِ پیشرونده که خردسالان تا بزرگسالان (بهویژه 6 تا 20سالگی) را شامل میشود، نادر است. وقتی منتقل میشود که پدر و مادر حامل این ژن باشند. به همین دلیل در ازدواج فامیلی، امکان این بیماری بیشتر است؛ اما پدر و مادر مبتلا به این بیماری تا 25درصد ممکن است فرزندانشان هم بیمار شوند. فراوانی آن یک در 20,000 است. به هر دو چشم آسیب میرساند.
نشانهها
معمولاً خردسالان و اغلب در سن 17سالگی به هنگام مطالعه با تار دیدن یا ندیدن بعضی کلمات یا عکسالعمل به هنگام دیدن نور شدید متوجه این بیماری میشوند. نشانههای دیگر آن: واضح ندیدن؛ نقطۀ سیاه در میدان بینایی؛ اختلال در دیدن رنگها و درست ندیدن پارهای از آنها؛ ناسازگاری چشم با کمنوری؛ اختلال در دید مرکزی و دید محیطی بهتر؛ موجی و کج دیدن اشیاء؛ ندیدن جزئیات به هنگام متنخوانی؛ و مشکل در تیزبینی.
تشخیص
پزشک پس از دریافت شرح حال بیمار، معمولاً معاینه را با لامپ اسلیت[۸] شروع کرده و پس از تشخیص بیماری، با استفاده از دستگاه افتالموسکوپ لیزری[۹] از مواد زاید شبکیه عکسبرداری میکند. گاه برای تکمیل اطلاعات به روش توموگرافی انسجام نوری[۱۰] هم از شبکه تصویربرداری میشود. سپس سلامت سلولهای ماکولا با الکترو رتینوگرافی[۱۱] و پرتاب محرکهای الکترونیکی به سوی سلولها سنجیده میشود. در نهایت با استفاده از دستگاه پریمتری[۱۲]، میدان دید بیمار اندازهگیری میگردد. هر یک از این اقدامات، جنبهای از این بیماری را بررسی میکند. قبلاً بیشتر از شیوۀ رگبینی (یا انژیوگرافی فلورسین) استفاده میشد، ولی الآن بیشتر به سراغ آزمایش ژنتیکی میروند؛ زیرا بیماری اشتارگات با بعضی از بیماریهای دیگر تشابه دارد و معاینات شبکیه و ماکولا نمیتواند به تشخیص دقیق بینجامد. به همین دلیل یک سوم تشخیصها در گذشته اشتباه بوده است.