آگاهی (فلسفه)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

آگاهی (فلسفه)(consciousness)
(یا: شعور، هشیاری) از مناقشه‌آمیزترین و فراگیرترین مسائل فلسفی. آگاهی ما بنیادی‌ترین واقعیت رو در روی ماست، با این ‌حال بیان چیستی آن تقریباً ناممکن است. آیا آگاهی من همانند آگاهی شماست؟ آیا آگاهی ما با آگاهی حیوانات مشابهت دارد؟ آیا ماشین‌ها می‌توانند صاحب آگاهی باشند؟ آیا ممکن است آگاهی بدون جسم وجود داشته باشد؟ هر اندازه روندهای زیست‌شناختی و عصبی پیچیده در پشت صحنه عمل کنند، باز هم آگاهی من است که صحنۀ نمایشی را فراهم می‌کند که در آن تجارب و اندیشه‌هایم به‌وجود می‌آیند، امیال من احساس می‌شوند و نیات و مقاصدم شکل می‌گیرند. اما در این ‌صورت چگونه می‌توانم «من» یا «خود»ی را که ناظر و تماشاگر این صحنه است ملاحظه کنم؟ یکی از دشواری‌ها در اندیشیدن به آگاهی این است که این مسائل، علمی به نظر نمی‌آیند. لایب‌نیتس[۱] بر آن بود که اگر ما بتوانیم ماشینی بسازیم که قادر به فکرکردن و حس‌کردن باشد و آن را به اندازۀ یک آسیاب بزرگ کنیم و بتوانیم با ورود در آن کارکرد اجزایش را با هر دقتی که بخواهیم بررسی کنیم، باز هم در آن آگاهی را نخواهیم یافت و از این‌جا نتیجه گرفت که آگاهی در سوژه‌های بسیط وجود دارد نه در سوژه‌های مرکب. حتی اگر بپذیریم که آگاهی به‌نوعی حاصل کارکرد پیچیدۀ مغز است باز هم شیوۀ پدیدارشدن آن و این‌که چرا دقیقاً به این شکل درمی‌آید، برای ما روشن نیست. در فلسفۀ ذهن، ماهیت تجربۀ آگاهانه بزرگ‌ترین مانع بر سر راه فیزیکالیسم[۲]، رفتارگرایی[۳] و کارکردگرایی[۴] بوده است. همۀ این‌ها دیدگاه‌هایی است که از نظر مخالفانشان فقط با تظاهر به بیهوشی دایمی می‌توان آن‌ها را باور کرد. اما بسیاری از فیلسوفان معتقدند که ما می‌توانیم با تجزیۀ سوژه مشکل را حل کنیم، یعنی می‌توانیم به‌جای قبول یک «خود» یا «مشاهده‌گر» واحد، سوژه را به مهارت‌های مختلف تجزیه کنیم و چرخۀ فعالیت مغزی را چرخه‌ای تلقی کنیم که تقریباً هدایت ‌نشده است و «خود» یا «من»ی واحد، هادی آن نیست و هیچ‌گونه نمایش درونی، نورپردازی درونی و مهم‌تر از همه مشاهده‌گر درونی در آن وجود ندارد. آگاهی اصطلاحی جدید است که بیشتر در علم روان‌شناسی و بعضاً در فلسفه به‌کار می‌رود. در فلسفه اسلامی این‌گونه مباحث بیشتر در حوزه شناخت‌شناسی مطرح می‌شده است.

نیز ← شناخت‌شناسی (فلسفه اسلامی)

 



  1. Leibniz
  2. physicalism
  3. behaviourism
  4. functionalism