هابر، فریتس (۱۸۶۸ـ۱۹۳۴)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(تغییرمسیر از Haber, Fritz)

هابِر، فریتْس (۱۸۶۸ـ۱۹۳۴)(Haber, Fritz)

هابِر، فريتْس

شیمی‌دان آلمانی. با روش تبدیل نیتروژن هــوا به آمونیاک، تولید صنعتــی کود[۱]های شیمیایی سنتزی را ممکن ساخت. ضمن بررسی سوختن هیدروکربن‌ها، روش صنعتی‌کردن «کراکینگ[۲]» و تقطیر جزء‌به‌جزء[۳] نفت طبیعی[۴] را به اجزای آن، مثلاً سوخت دیزل[۵]، بنزین[۶]، و پارافین[۷]، ابداع کرد. اولین‌بار و به‌صورت عملی در الکتروشیمی[۸] نشان داد که اکسایش[۹] و کاهش[۱۰] در محل الکترودها[۱۱] صورت می‌گیرد و در نتیجه به نظریۀ عام الکتروشیمی[۱۲] رسید. به پاس تحقیق در زمینۀ سنتز آمونیاک، جایزۀ نوبل شیمی ۱۹۱۸ را دریافت کرد. با شروع جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴، از او خواستند تا برای تهیۀ اسید نیتریک موردنیاز در مواد منفجره تمهیدی بیندیشد. چندی نگذشت که او یکی از پیش‌گامان تحقیق در زمینۀ تولید مواد شیمیایی جنگی در آلمان، و مبدع سلاح‌ها و ماسک‌های گاز شد. همین امر موجب اعتراض به اعطای جایزۀ نوبل به او بود. در برسلو[۱۳]، واقع در سیلزی[۱۴] زاده شد که اکنون با نام وروتسلاف[۱۵] در لهستان قرار دارد. در برلین، هایدلبرگ[۱۶] و دانشکدۀ فنی برلین[۱۷] درس خواند. از ۱۹۰۶ تا۱۹۱۱، در کارلسروهه[۱۸] استاد بود و سپس، به مدیریت انستیتوی شیمی‌فیزیک کایزر (قیصر) ویلهلم[۱۹] در برلین منصوب شد. زمانی که آدولف هیتلر در ۱۹۳۳ به‌قدرت رسید، به انگلستان پناه برد و در آزمایشگاه کاوندیش[۲۰] دانشگاه کیمبریج مشغول کار شد. بعد از جنگ جهانی اول، با خود عهد کرد از آب دریا طلا استخراج کند تا به پرداخت غرامت آلمان کمک کند؛ این غرامت را متفقین خواسته بودند. بنابه تخمین سوانته آرِنیوس[۲۱]، دانشمند سوئدی، دریا حاوی ۸هزار میلیون تن طلاست. طرح بازیابی طلا تا آغاز فرآیند استخراج پیش رفت، اما بازدهی آن‌ به‌قدری کم بود که در ۱۹۲۸ متوقف شد.

 


  1. fertilizer
  2. cracking
  3. fractional distillation
  4. (natural oil (petroleum
  5. diesel fuel
  6. petrol
  7. paraffin
  8. electrochemistry
  9. oxidation
  10. reduction
  11. electrodes
  12. general electrochemical theory
  13. Breslau
  14. Silesia
  15. Wroclaw
  16. Heidelberg
  17. Berlin Techniche Hochschule
  18. Karlsruhe
  19. Kaiser Wilhelm Institute for Physical Chemistry
  20. Cavendish Laboratory
  21. Svante Arrhenius