جبار (کلام)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

جَبّار (کلام)

به‌معنای «چیره» و «مسلّط»، اصطلاحی در علوم قرآنی، علم کلام، و عرفان. در سنّت اسلامی، این واژه نخستین‌بار در آیۀ ۲۳ سورۀ حشر به‌عنوان یکی از اسماء حسنی آمده و خداوند به آن موصوف شده است. در موارد دیگر در مقابل صفاتی چون مصلح آمده و بر غیر خداوند اطلاق شده و معنایی منفی دارد. لغت‌شناسان مسلمان دربارۀ این واژه چهار رأی دارند. ۱) اشتقاق آن از جَبَرَ به‌معنی مجبور‌کردن که مورد تأیید بسیاری از مفسّران نخستین و مُجَبّره و صوفیان مسلمان است. این نظر بر جاری‌شدن ارادۀ خداوند بر هستی به جبر تأکید می‌کند و به‌جز زمخشری و جبّائی هیچ‌یک از معتزله آن را نپذیرفته‌اند؛ چراکه از آن اتّصاف خداوند به قبیح را نتیجه می‌گرفته‌اند. ۲) اشتقاق آن از جَبَر یَجُبُر به‌معنی اصلاح‌کننده، چرا که حضرت حقّ سامان‌بخش و مصلح امور مردمان است و سراسر هستی مقهور ارادۀ اوست و در هستی جز آنچه که او بخواهد اتّفاق نمی‌تواند افتاد و مقهور ارادۀ هیچ‌کس نیست و به‌عنوان واجب‌الوجود ماسوی‌الله را هستی می‌بخشد و از قوّه به فعل می‌رساند و به کمال رهنمون می‌شود. این معنی که هم بر «سامان‌بخشی» و «برانگیزانندگی» و «هستی‌بخشی» خداوند دلالت می‌کند، مورد توجّه طیف متنوّعی از متفکران معتزلی و اشعری و شیعی مانند واصل بن عطا و امام‌الحرمین جوینی و حاج‌ ملّا هادی سبزواری بوده است. ۳) اشتقاق آن از تعبیر فَرَس جَبّار به‌معنی بلند و دست‌نیافتنی که گویا ابتدا توسط ابن انباری طرح شده و ابن‌بابویه شیعی و قاضی عبدالجبّار معتزلی هم آن را پذیرفته‌اند. در این معنی، جبّار به درک‌ناشدنی بودن حضرت حقّ و راه نبردن به کنه جلال الهی تصریح می‌کند. ۴) بسیاری از متفکران شیعی از شیخ طوسی تا علّامه مجلسی و برخی از اهل سنّت مانند ماوردی جبّار را به‌معنی عظیم‌الشأن و عالی گرفته‌اند. قرآن‌پژوهان معاصر از پیوند معنی این واژه در زبان عربی با معادل‌هایش در زبان‌های آرامی و عبری و سریانی به‌معنی «قوّت و دلاوری» سخن گفته‌اند، امّا به این نکته توجّه کرده‌اند که ذکر نام المتکبّر در کنار جبّار در آیۀ ۲۳ سورۀ حشر این معنا را تغییر داده است. عارفان و متکلّمان مسلمان در بحث از جبّاریت بندگان، سرکشان و طاغیانی مانند فرعون را که خودبینانه منکر حقّ بوده‌اند در معنای منفی آن به‌کار برده‌اند و وارستگان از هر دو جهان را که جز حقّ را نمی‌جویند و آنانی را که مردم از پیروی‌شان ناگزیرند در معنای مثبت «جبّار» آورده‌اند.