زاویه (تصوف)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

زاویه (تصوف)

اصطلاحی عرفانی که بر دو معنیِ جداگانه اطلاق می‌شود: الف. گوشه‌ای جداگانه از خانقاه یا هر محیط مجزّای دیگر، که سالک، در آن بدون حضور غیر که مایۀ تفرقۀ خاطر شود همّت خود را به‌سوی خداوند معطوف دارد. دستوراتی که در هر زاویه به‌کار برده می‌شود، مناسبِ همان زاویه‌نشین است. از این‌رو، دستورات سلوکی در گوشه‌های گوناگون، متفاوت است. عارفان، انزوای حضرت مریم (س) را که در آن جبرئیل بر او تجلّی کرد، درشمار همین زاویه‌نشینی‌ها دانسته‌اند. در زبان صوفیۀ متأخّر، از زاویه‌نشینی بیشتر به چلّه‌نشینی (چهله‌نشینی) تعبیر می‌شود. معمولاً هر زاویه‌ای زیر‌نظر شیخی بوده است و برای پذیرفتن شخص تازه‌وارد به زاویه، مراسمی خاص اجرا می‌شده است. در ادب فارسی نیز، برای این مفهوم بیشتر از کلمۀ گوشه استفاده شده است تا زاویه؛ ب. مقام یا منزل خاصّی که سالک در آن به‌سر می‌برد. در این استعمال، سالک همواره در فرار از زاویۀ خود، درپی شیخی است تا او را از آن زاویه خارج کند، و به‌سوی زاویۀ بعد که مقام بالاتر از آن است، رهنمون شود. گاهی این واژه به‌معنی اسباب و کالا و همۀ آنچه یک صوفی می‌توانست در سفر با خود به‌همراه داشته باشد آمده است. در مغرب و شمال افریقا خانقاه را زاویه می‌نامند و زاویه عبارت از بقعۀ یک تن از مشایخ و اولیاست که شامل محرابی برای عبادت و محلی برای تلاوت قرآن و اعتکاف زائران و روضه‌ای جهت تدوین مریدان شیخ یا ولی در جوار روضه یا مرقد اوست.