دومینیک ساندا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042166155.jpg|جایگزین=دومینیک ساندا|بندانگشتی|دومینیک ساندا]]
{{جعبه زندگینامه
|عنوان =دومینیک ساندا
|نام =Dominique Sanda
|نام دیگر=
|نام اصلی=
|نام مستعار=
|لقب=
|زادروز=پاریس 11 مارس 1951م
|تاریخ مرگ=
|دوره زندگی=
|ملیت=فرانسوی
|محل زندگی=
|تحصیلات و محل تحصیل=
| شغل و تخصص اصلی =بازیگر
|شغل و تخصص های دیگر=
|سبک =
|مکتب =
|سمت =
|جوایز و افتخارات =جایزۀ بهترین بازیگر زن جشنواره کن 1976
|آثار =یک زن نازنین؛ سازش‌کار؛ باغ فینتسی-کونتینی؛ هدف غیرممکن؛ مأمور مکینتاش؛ 1900؛ میراث فرامونتی؛ اتاقی در شهر (ژآک دمی- 1982)
|خویشاوندان سرشناس =
|گروه مقاله =سینما
|دوره =
|فعالیت های مهم =
|رشته =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
}}[[پرونده:2042166155.jpg|جایگزین=دومینیک ساندا|بندانگشتی|دومینیک ساندا]]
دومینیک ساندا (پاریس 11 مارس 1951م- ) (Dominique Sanda)
دومینیک ساندا (پاریس 11 مارس 1951م- ) (Dominique Sanda)


بازیگر زن فرانسوی. با نام دومینیک واراینی<ref>Dominique Varaigne</ref> به دنیا آمد. در پانزده سالگی ازدواج کرد و دو سال بعد طلاق گرفت. مدتی مدل موفق مجلات مد بود تا این‌که با بازی در نقش اصلی فیلم ''یک زن نازنین''<ref>''Une femme douce''</ref>، ساختۀ [[روبر برسون]]، به سینما راه یافت. به دنبال آن با فیلم‌های ''سازش‌کار''<ref>''Le Conformiste'' </ref> و ''باغ فینتسی-کونتینی''<ref>''Le Jardin des Finzi-Contini''</ref> به شهرتی جهانی رسید. خوش‌اقبال بود که توانست با کارگردانان بزرگ و شاخصی چون برسون، [[برتولوچی، برناردو (۱۹۴1-2018)|برتولوچی]]، [[جان هیوستون]]، [[لوکینو ویسکونتی]] و ژاک دمی<ref><bdi>Jacques Demy</bdi></ref> کار کند. در [[جشنواره فیلم کن|جشنوارۀ کن]] سال ۱۹۷۶ به خاطر فیلم میراث فرامونتی<ref>''L'eredità Ferramonti'' </ref>، به طور مشترک، جایزۀ بهترین بازیگر زن را گرفت. از کریستیان مارکونِ<ref>Christian Marquand</ref> بازیگر یک فرزند دارد.  
بازیگر زن فرانسوی. با نام دومینیک واراینی<ref>Dominique Varaigne</ref> به دنیا آمد. در پانزده سالگی ازدواج کرد و دو سال بعد طلاق گرفت. مدتی مدل موفق مجلات مد بود تا این‌که با بازی در نقش اصلی فیلم ''یک زن نازنین''<ref>''Une femme douce''</ref>، ساختۀ [[روبر برسون]]، به سینما راه یافت. به دنبال آن با فیلم‌های ''سازش‌کار''<ref>''Le Conformiste'' </ref> و ''باغ فینتسی-کونتینی''<ref>''Le Jardin des Finzi-Contini''</ref> به شهرتی جهانی رسید. خوش‌اقبال بود که توانست با کارگردانان بزرگ و شاخصی چون برسون، [[برتولوچی، برناردو (۱۹۴1-2018)|برتولوچی]]، [[دسیکا، ویتوریو (۱۹۰۱ـ۱۹۷۴)|دسیکا]]، [[جان هیوستون]]، [[لوکینو ویسکونتی]] و ژاک دمی<ref><bdi>Jacques Demy</bdi></ref> کار کند. در [[جشنواره فیلم کن|جشنوارۀ کن]] سال ۱۹۷۶ به خاطر فیلم ''میراث فرامونتی''<ref>''L'eredità Ferramonti'' </ref>، به طور مشترک، جایزۀ بهترین بازیگر زن را گرفت. از کریستیان مارکونِ<ref>Christian Marquand</ref> بازیگر یک فرزند دارد.  


با این که کوشش‌های ساندا برای تثبیت خویش در سینمای امریکا بی‌نتیجه ماند و او عملاً، از دههٔ ۱۹۸۰ از نظرها دور شد، نباید تاثیر انکارناپذیر حضور او را در فیلم‌های اولیه‌اش از یاد برد. خاطرۀ او همچنان با تصویری که در فیلم‌های برسون و برتولوچی به دست داد، پیوند خورده است. تصویری که مظهر توأمان رهایی زنانه و آزادی بود. دو تا از بهترین بازی‌های او در ''یک زن نازنین'' و ''سازش‌کار'' نمایشگر شخصیتی است که در قبال روابط نزدیک با بلاتکلیفی روبه‌روست. در فیلم برسون اگرچه «زن آزاد» فرجامی جز مرگ ندارد، ساندا موفق می‌شود از حیطۀ تنگ کنترل کارگردان - ناشی از شیوۀ معمول کار برسون با بازیگرانش - بگریزد و سرزنده‌ترین و هم‌دردی‌برانگیزترین شخصیت فیلم شود. در ''سازش‌کار''، دیدگاه برتولوچی نسبت به آشفتگی مسألۀ جنسیت و ارتباطش با سیاست، باز در شخصیت ساندا متبلور می‌شود. شخصیت دوجنسی او، در تضاد با شخصیت همجنس دوست ژان-لویی ترنتینیان<ref>Jean-Louis Trintignant</ref>، جنبه‌های مثبت آزادی زن را نشان می‌دهد، در عین حال همین آزادی راه به زوال و نابودی او می‌برد. این شاید به‌یادماندنی‌ترین نقش او باشد. جایی که زیبایی و شور او با ابهام جنسی‌اش پیوند خورده است و او با رفتاری تواماً مردانه و زنانه به یکی از مدرن‌ترین شخصیت‌های زن روشنفکر و بی‌پروای سینمای معاصر تبدیل می‌شود. او بعدها در ''۱۹۰۰''<ref>''1900'' </ref> همین شخصیت را با جلوۀ کم‌رنگ‌تری تکرار کرد. در پرتو بررسی‌های آزادخواهی زنانه، جنبۀ مترقی شخصیت‌های ساندا در این فیلم‌ها برجسته‌تر می‌شود. اما صرف نظر از اینها، ساندا به دو صحنۀ درخشان و به‌یادماندنی، جاذبۀ تقدیرگرایانه‌ای می‌بخشد. در ''یک زن نازنین'' که با آن چهرۀ سرد، گیرا و اندوهگین به آغوش مرگ می‌شتابد و در ''سازش‌کار'' که پس از تماشای قتل فجیع شوهرش، لابه‌لای درختان جنگل از دست تعقیب‌کنندگان بی‌رحم می‌گریزد و سرانجام مظلومانه قربانی می‌شود: با پالتو پوست گرانقیمتی به تن و صورتی آغشته به خون.  
با این که کوشش‌های ساندا برای تثبیت خویش در سینمای امریکا بی‌نتیجه ماند و او عملاً، از دههٔ ۱۹۸۰ از نظرها دور شد، نباید تاثیر انکارناپذیر حضور او را در فیلم‌های اولیه‌اش از یاد برد. خاطرۀ او همچنان با تصویری که در فیلم‌های برسون و برتولوچی به دست داد، پیوند خورده است. تصویری که مظهر توأمان رهایی زنانه و آزادی بود. دو تا از بهترین بازی‌های او در ''یک زن نازنین'' و ''سازش‌کار'' نمایشگر شخصیتی است که در قبال روابط نزدیک با بلاتکلیفی روبه‌روست. در فیلم برسون اگرچه «زن آزاد» فرجامی جز مرگ ندارد، ساندا موفق می‌شود از حیطۀ تنگ کنترل کارگردان - ناشی از شیوۀ معمول کار برسون با بازیگرانش - بگریزد و سرزنده‌ترین و هم‌دردی‌برانگیزترین شخصیت فیلم شود. در ''سازش‌کار''، دیدگاه برتولوچی نسبت به آشفتگی مسألۀ جنسیت و ارتباطش با سیاست، باز در شخصیت ساندا متبلور می‌شود. شخصیت دوجنسی او، در تضاد با شخصیت همجنس دوست ژان-لویی ترنتینیان<ref>Jean-Louis Trintignant</ref>، جنبه‌های مثبت آزادی زن را نشان می‌دهد، در عین حال همین آزادی راه به زوال و نابودی او می‌برد. این شاید به‌یادماندنی‌ترین نقش او باشد. جایی که زیبایی و شور او با ابهام جنسی‌اش پیوند خورده است و او با رفتاری تواماً مردانه و زنانه به یکی از مدرن‌ترین شخصیت‌های زن روشنفکر و بی‌پروای سینمای معاصر تبدیل می‌شود. او بعدها در ''۱۹۰۰''<ref>''1900'' </ref> همین شخصیت را با جلوۀ کم‌رنگ‌تری تکرار کرد. در پرتو بررسی‌های آزادخواهی زنانه، جنبۀ مترقی شخصیت‌های ساندا در این فیلم‌ها برجسته‌تر می‌شود. اما صرف نظر از اینها، ساندا به دو صحنۀ درخشان و به‌یادماندنی، جاذبۀ تقدیرگرایانه‌ای می‌بخشد. در ''یک زن نازنین'' که با آن چهرۀ سرد، گیرا و اندوهگین به آغوش مرگ می‌شتابد و در ''سازش‌کار'' که پس از تماشای قتل فجیع شوهرش، لابه‌لای درختان جنگل از دست تعقیب‌کنندگان بی‌رحم می‌گریزد و سرانجام مظلومانه قربانی می‌شود: با پالتو پوست گرانقیمتی به تن و صورتی آغشته به خون.
 
 
'''برخی از آثار سینمایی'''
 
* ''یک زن نازنین'' (روبر برسون- 1969)
* ''سازش‌کار'' (برناردو برتولوچی- 1970)
* ''باغ فینتسی-کونتینی'' (ویتوریو دسیکا- 1970)
* ''هدف غیرممکن'' (جان فرانکنهایمر<ref>John Michael Frankenheimer</ref>- 1973)
* ''مأمور مکینتاش'' (جان هیوستون- 1973)
* ''1900'' (برناردو برتولوچی- 1976)
* ''میراث فرامونتی'' (مائورو بولونینی<ref>Mauro Bolognini</ref>- 1976)
* ''کابوبلانکو'' (جان لی تامپسون<ref>J. Lee Thompson</ref>- 1980)
* ''اتاقی در شهر'' (ژآک دمی- 1982)
* ''سفر وحشت: ماجرای کشتی آشيل لورو'' (آلبرتو نگرین<ref>Alberto Negrin</ref>- 1990)
* ''گاراژ المپیک'' (مارکو بکیس<ref>Marco Bechis</ref>- 1999)
* ''رودخانه‌های سرخ'' (متیو کاسوویتس<ref>Mathieu Kassovitz</ref>- 2000) 
* ''سن لوران'' (برتران بونلو<ref>Bertrand Bonello </ref>- 2014)
----
----
<references />
[[رده:سینما]]
[[رده:جهان - اشخاص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۴

دومینیک ساندا
Dominique Sanda
زادروز پاریس 11 مارس 1951م
ملیت فرانسوی
شغل و تخصص اصلی بازیگر
آثار یک زن نازنین؛ سازش‌کار؛ باغ فینتسی-کونتینی؛ هدف غیرممکن؛ مأمور مکینتاش؛ 1900؛ میراث فرامونتی؛ اتاقی در شهر (ژآک دمی- 1982)
گروه مقاله سینما
جوایز و افتخارات جایزۀ بهترین بازیگر زن جشنواره کن 1976
دومینیک ساندا
دومینیک ساندا

دومینیک ساندا (پاریس 11 مارس 1951م- ) (Dominique Sanda)

بازیگر زن فرانسوی. با نام دومینیک واراینی[۱] به دنیا آمد. در پانزده سالگی ازدواج کرد و دو سال بعد طلاق گرفت. مدتی مدل موفق مجلات مد بود تا این‌که با بازی در نقش اصلی فیلم یک زن نازنین[۲]، ساختۀ روبر برسون، به سینما راه یافت. به دنبال آن با فیلم‌های سازش‌کار[۳] و باغ فینتسی-کونتینی[۴] به شهرتی جهانی رسید. خوش‌اقبال بود که توانست با کارگردانان بزرگ و شاخصی چون برسون، برتولوچی، دسیکا، جان هیوستون، لوکینو ویسکونتی و ژاک دمی[۵] کار کند. در جشنوارۀ کن سال ۱۹۷۶ به خاطر فیلم میراث فرامونتی[۶]، به طور مشترک، جایزۀ بهترین بازیگر زن را گرفت. از کریستیان مارکونِ[۷] بازیگر یک فرزند دارد.

با این که کوشش‌های ساندا برای تثبیت خویش در سینمای امریکا بی‌نتیجه ماند و او عملاً، از دههٔ ۱۹۸۰ از نظرها دور شد، نباید تاثیر انکارناپذیر حضور او را در فیلم‌های اولیه‌اش از یاد برد. خاطرۀ او همچنان با تصویری که در فیلم‌های برسون و برتولوچی به دست داد، پیوند خورده است. تصویری که مظهر توأمان رهایی زنانه و آزادی بود. دو تا از بهترین بازی‌های او در یک زن نازنین و سازش‌کار نمایشگر شخصیتی است که در قبال روابط نزدیک با بلاتکلیفی روبه‌روست. در فیلم برسون اگرچه «زن آزاد» فرجامی جز مرگ ندارد، ساندا موفق می‌شود از حیطۀ تنگ کنترل کارگردان - ناشی از شیوۀ معمول کار برسون با بازیگرانش - بگریزد و سرزنده‌ترین و هم‌دردی‌برانگیزترین شخصیت فیلم شود. در سازش‌کار، دیدگاه برتولوچی نسبت به آشفتگی مسألۀ جنسیت و ارتباطش با سیاست، باز در شخصیت ساندا متبلور می‌شود. شخصیت دوجنسی او، در تضاد با شخصیت همجنس دوست ژان-لویی ترنتینیان[۸]، جنبه‌های مثبت آزادی زن را نشان می‌دهد، در عین حال همین آزادی راه به زوال و نابودی او می‌برد. این شاید به‌یادماندنی‌ترین نقش او باشد. جایی که زیبایی و شور او با ابهام جنسی‌اش پیوند خورده است و او با رفتاری تواماً مردانه و زنانه به یکی از مدرن‌ترین شخصیت‌های زن روشنفکر و بی‌پروای سینمای معاصر تبدیل می‌شود. او بعدها در ۱۹۰۰[۹] همین شخصیت را با جلوۀ کم‌رنگ‌تری تکرار کرد. در پرتو بررسی‌های آزادخواهی زنانه، جنبۀ مترقی شخصیت‌های ساندا در این فیلم‌ها برجسته‌تر می‌شود. اما صرف نظر از اینها، ساندا به دو صحنۀ درخشان و به‌یادماندنی، جاذبۀ تقدیرگرایانه‌ای می‌بخشد. در یک زن نازنین که با آن چهرۀ سرد، گیرا و اندوهگین به آغوش مرگ می‌شتابد و در سازش‌کار که پس از تماشای قتل فجیع شوهرش، لابه‌لای درختان جنگل از دست تعقیب‌کنندگان بی‌رحم می‌گریزد و سرانجام مظلومانه قربانی می‌شود: با پالتو پوست گرانقیمتی به تن و صورتی آغشته به خون.


برخی از آثار سینمایی

  • یک زن نازنین (روبر برسون- 1969)
  • سازش‌کار (برناردو برتولوچی- 1970)
  • باغ فینتسی-کونتینی (ویتوریو دسیکا- 1970)
  • هدف غیرممکن (جان فرانکنهایمر[۱۰]- 1973)
  • مأمور مکینتاش (جان هیوستون- 1973)
  • 1900 (برناردو برتولوچی- 1976)
  • میراث فرامونتی (مائورو بولونینی[۱۱]- 1976)
  • کابوبلانکو (جان لی تامپسون[۱۲]- 1980)
  • اتاقی در شهر (ژآک دمی- 1982)
  • سفر وحشت: ماجرای کشتی آشيل لورو (آلبرتو نگرین[۱۳]- 1990)
  • گاراژ المپیک (مارکو بکیس[۱۴]- 1999)
  • رودخانه‌های سرخ (متیو کاسوویتس[۱۵]- 2000)
  • سن لوران (برتران بونلو[۱۶]- 2014)

  1. Dominique Varaigne
  2. Une femme douce
  3. Le Conformiste
  4. Le Jardin des Finzi-Contini
  5. Jacques Demy
  6. L'eredità Ferramonti
  7. Christian Marquand
  8. Jean-Louis Trintignant
  9. 1900
  10. John Michael Frankenheimer
  11. Mauro Bolognini
  12. J. Lee Thompson
  13. Alberto Negrin
  14. Marco Bechis
  15. Mathieu Kassovitz
  16. Bertrand Bonello