Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۴۵٬۸۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2042161558.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپهای کتاب|بندانگشتی|روی جلد یکی از چاپهای کتاب|320x320پیکسل]] | [[پرونده:2042161558.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپهای کتاب|بندانگشتی|روی جلد یکی از چاپهای کتاب|320x320پیکسل]] | ||
عنوان رمانی از [[جمال میرصادقی]]. کتاب نخستین بار سال 1368ش در 250 صفحهی قطع رقعی توسط نشر نیما چاپ شده و پس از آن چاپهای دوم و سومش (1383 و | کلاغها و آدمها (کتاب) | ||
عنوان رمانی از [[میرصادقی، جمال|جمال میرصادقی]]. کتاب نخستین بار سال 1368ش در 250 صفحهی قطع رقعی توسط نشر نیما چاپ شده و پس از آن چاپهای دوم و سومش (1383 و 1392ش) توسط نشر مجال و آخرین چاپش تاکنون (چاپ چهارم- 1398ش) به وسیلهی نشر اشاره، همه در تهران (چاپهای اخیر شامل 267 صفحه) منتشر شدهاند. حوادث این رمان سیاسی در تهران سالهای میانی دههی 1350ش رخ میدهد و همهی رمان (جز فصل هجدهم که به شیوهی تکگویی درونی روایت میشود) از زاویه دید دانای کل محدود روایت شده است. | |||
شخصیتهای اصلی و مهم رمان: ماشاءالله محمدی (کارمند)؛ شیرین (همسر محمدی)؛ مهندس عزتی (همسایهی محمدی) | شخصیتهای اصلی و مهم رمان: ماشاءالله محمدی (کارمند)؛ شیرین (همسر محمدی)؛ مهندس عزتی (همسایهی محمدی) | ||
| خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
میرصادقی در کلاغها و آدمها تاثیر اجباری شرایط پیرامونی و اجتماعی را در زندگی کارمند سادهای که ناخواسته وارد ماجرایی سیاسی شده بازگو میکند و نشان میدهد وقتی آدمی قانع به آرامش طبیعی زندگیاش، برحسب تصادف به صحنهی جدالی سیاسی کشیده میشود، آرامشی را که حق خود میداند پایمال شده میبیند و برای بازیافتنش هرتلاشی میکند. او در این مسیر متوجه میشود که برای انسان، خوشبختی و آسایشی جدای از انسانهای دیگر نمیتوان متصور شد. | میرصادقی در کلاغها و آدمها تاثیر اجباری شرایط پیرامونی و اجتماعی را در زندگی کارمند سادهای که ناخواسته وارد ماجرایی سیاسی شده بازگو میکند و نشان میدهد وقتی آدمی قانع به آرامش طبیعی زندگیاش، برحسب تصادف به صحنهی جدالی سیاسی کشیده میشود، آرامشی را که حق خود میداند پایمال شده میبیند و برای بازیافتنش هرتلاشی میکند. او در این مسیر متوجه میشود که برای انسان، خوشبختی و آسایشی جدای از انسانهای دیگر نمیتوان متصور شد. | ||
<br /> | |||
---- | |||
[[رده:ادبیات فارسی]] | [[رده:ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:ادبیات معاصر - آثار]] | [[رده:ادبیات معاصر - آثار]] | ||
ویرایش