ناصر خسرو قبادیانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ناصرخسرو قُبادیانی (قبادیان ۳۹۴ـ بدخشان ۴۸۱ق)<br> | ناصرخسرو قُبادیانی (قبادیان ۳۹۴ـ بدخشان ۴۸۱ق)<br> | ||
[[پرونده: 39020000.jpg | بندانگشتی|ناصر خسرو قُبادياني]](ملقب به: حجت، شاعر) متألۀ اسماعیلی و جهانگرد ایرانی. در جوانی به دستگاه دیوانی [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] پیوست. با افولِ قدرتِ [[غزنویان]] به خراسان رفت تا مگر در دستگاه [[سلجوقیان]] سِمتی یابد، اما موفق نشد و به [[مروالرود]] رفت. او که تا این زمان همۀ عمر را به عیش و بادهنوشی و خوشباشی گذرانده بود، در جمادیالاخری ۴۳۷ق، بهگفتۀ خودش، خوابی دید و چنان برآشفت که یکسره از خدمات دیوانی کناره گرفت و راهی [[حجاز]] شد. سفرش هفت سال به درازا کشید که شش سال آن را در خدمت مستنصر بالله، خلیفۀ فاطمی مصر، بود و به [[اسماعیلیه]] پیوست. پس از طی مدارج فرقهای، مقام حجت یافت و برای ترویج فرقه به خراسان بزرگ بازگشت. دعوت خود را از بلخ آغاز کرد (۴۴۴ق)، اما بهزودی ناچار شد به [[نیشابور، شهر|نیشابور]] و [[مازندران]] و سرانجام [[یمگان]] (یا: درۀ یمگان) رود و سالهای پایانی عمر خود را با حمایت امیرعلی بن اسد، امیر اسماعیلی | [[پرونده: 39020000.jpg | بندانگشتی|ناصر خسرو قُبادياني]](ملقب به: حجت، شاعر) متألۀ اسماعیلی و جهانگرد ایرانی. در جوانی به دستگاه دیوانی [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] پیوست. با افولِ قدرتِ [[غزنویان]] به خراسان رفت تا مگر در دستگاه [[سلجوقیان]] سِمتی یابد، اما موفق نشد و به [[مروالرود]] رفت. او که تا این زمان همۀ عمر را به عیش و بادهنوشی و خوشباشی گذرانده بود، در جمادیالاخری ۴۳۷ق، بهگفتۀ خودش، خوابی دید و چنان برآشفت که یکسره از خدمات دیوانی کناره گرفت و راهی [[حجاز]] شد. سفرش هفت سال به درازا کشید که شش سال آن را در خدمت مستنصر بالله، خلیفۀ فاطمی مصر، بود و به [[اسماعیلیه]] پیوست. پس از طی مدارج فرقهای، مقام حجت یافت و برای ترویج فرقه به خراسان بزرگ بازگشت. دعوت خود را از [[بلخ]] آغاز کرد (۴۴۴ق)، اما بهزودی ناچار شد به [[نیشابور، شهر|نیشابور]] و [[مازندران]] و سرانجام [[یمگان]] (یا: درۀ یمگان) رود و سالهای پایانی عمر خود را با حمایت امیرعلی بن اسد، امیر اسماعیلی [[بدخشان]]، در این شهر در آرامش سپری کند. ناصرخسرو از بزرگترین قصیدهسرایان زبان فارسی است. در نثر نیز به قوّت شعر خوش درخشیده است. از آثارش: ''دیوان'' (۱۳۵۳ش)؛ ''[[جامع الحکمتین|جامعالحکمتین]]'' (۱۳۳۲ش)؛ ''[[خوان الاخوان|خوانالاخوان]]'' (۱۳۳۸ش)؛ ''[[زاد المسافرین|زادالمسافرین]]'' (۱۳۳۸ش)؛ ''[[وجه دین]]'' (۱۳۶۵ش)؛ ''سفرنامه'' (۱۳۳۵ش)؛ ''[[گشایش و رهایش]]'' (۱۳۲۸ش). از آثاری که اخیراً دربارۀ ناصر خسرو نوشته شده، کتاب ''لعل بدخشان'' نوشته آلیس هانزبرگر است که مؤلف این عنوان را با توجه به اقامت طولانی ناصر خسرو در بدخشان و شهرت لعل آن ناحیه انتخاب کرده است. | ||
<br><!--39020000--> | <br><!--39020000--> | ||
[[رده:ادبیات فارسی]] | [[رده:ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]] | [[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]] |