آستانه امیرالمومنین علی بن ابیطالب
Imam Ali's threshold
آستانۀ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)
بارگاه امام علی (ع)، امام اول شیعیان، واقع در نجف اشرف. پس از شهادت امام در مسجد کوفه بهدست خوارج در ۴۰ق، بنابه وصیت آن حضرت قبرش را مخفی داشتند و جز خاندان ایشان و برخی یاران و شیعیان بسیار نزدیک کسی از آن اطلاع نیافت. این وضع تا زمان هارونالرشید ادامه داشت تا اینکه در این زمان با سقوط بنیامیه و پراکندهشدن خوارج قبر امام آشکار و در حدود ۱۷۵ق توسط هارونالرشید بنای اول آستانه احداث شد. گنبدفراز مرقد از گِل سرخ و ضریح آن از سنگ سفید بود. سپس بهدست داعی صغیر، فرمانروای طبرستان و از نوادگان زید فرزند امام زینالعابدین (ع)، بنای دوم آستانه باشکوه فراوان آغاز شد که هفتاد طاق داشت. بنای سوم آستانه توسط عضدالدولۀ دیلمی برآمد. وی عمارت آستانه را در نهایت شکوه بنا کرد و هنرمندان و معماران را از اطراف و اکناف برای این کار فراخواند. در ۳۷۲ق کار ساختمان آستانه بهپایان رسید و خود وی نیز در مقبرۀ خاصی که در آستانه برای او پیشبینی شده بود، بهعنوان نخستین شخص در آستانۀ حیدریه دفن شد. هماکنون این مقبره به مقابر سلاطین آل بویه معروف است. به نوشتۀ ابن بطوطه، در ۷۲۷ق آستانۀ علوی شوکت بسیار داشته و به انواع فرشهای ابریشمین مفروش و به انواع قندیلهای طلا و نقره و پردههای حریر مزیّن بوده است. در آتشسوزی ۷۵۵ق، قسمتی از تزیینات حرم مطهّر و کتابخانه بسیار ارزشمند آن که به نگهداری کتب نفیس و تصنیفات علمای بزرگ اختصاص داشت، طعمۀ حریق شد. بعد از این حادثه، شیعیان و سلاطین آسیبدیدگیهای حرم را مرمّت کردند. بنای حرم کنونی از آثار آل بویه است. با بهقدرترسیدن صفویه، کار تعمیر و مرمّت و انجام تزیینات در آستانه توسط شاهاسماعیل در ۹۱۴ق آغاز شد و در زمان شاهعباس و با طرح و نقشۀ شیخ بهایی صحن شریف تکمیل شد. این صحن طرح بدیعی دارد و از مهمترین ویژگیهای آن این است که در چهار فصل سال طلوع آفتاب مستقیماً به قبر مطهر میتابد و در نقطهای معیّن در تابستان و زمستان زوال ظهر در نجف در آنجا انجام میپذیرد. تا اوایل نیمۀ اول قرن ۱۴ق حجرههای اطراف صحن محل سکونت بزرگان و علمای شیعه بود و صحن مطهّر، مرکز دانشگاه بزرگ جهان تشیّع بهشمار میرفت. در ۱۱۵۶ق به دستور نادرشاه افشار گنبد و دو گلدستۀ آن که در زمان شیخ بهایی با کاشی سبز تزیین شده بود، به طلا مزین شد. وی هدایای بسیار باارزشی را به آستانۀ حیدریه تقدیم کرد که بیشتر آنها تاکنون در خزانۀ آستانه موجود است. وی همچنین در تزیین حرم مطهّر و کاشیکاری صحن کوشید و کاشیکاری ایوانالعلما که بسیاری از علمای بزرگ شیعه در آن مدفونند، نیز از اوست. همسر نادر، رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی، نیز اهتمام ویژهای در این زمینه داشت بهطوری که بیشتر کاشیکاریهای آستانه از محل کمکهای وی انجام گرفته است. آقامحمدخان قاجار در ۱۲۱۱ق ضریحی به آستانۀ علوی تقدیم کرد و سپس فتحعلیشاه در ۱۲۳۶ق تعمیراتی در آستانه انجام داد که طلاکاری مجدد دو گلدستۀ آستانه از آن جمله است. در ۱۲۶۲ق، به دستور عباسقلیخان وزیر محمدشاه ضریح دیگری از نقره به آستانه اهدا شد. آخرین تعمیرات آستانه و آینهکاری حرم و رواقها در ۱۳۷۰ق انجام پذیرفت. هماکنون بر روی مرقد ضریح نقرهای قرار دارد که توسط سیفالدین، رهبر فرقۀ بُهره از فرق اسماعیلیه در هند، در ۱۳۶۱ق اهدا شده است. کف حرم مطهّر نیز توسط پیروان اعیان فرقه با سنگ مرمر مفروش و دیوارهای آن تا دو متر با سنگ مرمر ایران پوشیده شده است. ایوان طلا که در جانب شرق حرم قرار دارد، همۀ دیوارهایش پوشیده از طلاست. این ایوانِ بدون سقف در نوع خود یگانه و از شکوه و عظمت ویژهای برخوردار است. آستانۀ دیگری در بلخ قرار دارد که برخی از آن بهعنوان آستانۀ علوی و مدفن امام علی (ع) یاد کردهاند، امّا تحقیقات جدید نشان میدهد که این انتساب هیچگونه مبنای درستی ندارد و مزار موجود در آنجا متعلّق به یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) است که از امرای آن منطقه و در نام خود و پدر با امام علی (ع) مشترک بوده است. بهسبب وجود این آستانه، آنجا را مزار شریف نامیدهاند.