اشفاق

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

اِشفاق

(در لغت به معنی کم‌کردن، ترسیدن و مهربانی‌کردن) در اصطلاح عرفا، دوام ترس و پرهیز که با ترحّم همراه باشد. آن را به سه مرحله تقسیم می‌کنند: در مرتبۀ اول، سالک آرزوهای زیادی در دل خود حس می‌کند و گمان می‌کند همۀ اعمالش تباه و باطل است و پیوسته در ترس و مؤاخذه از خود به‌سر می‌برد؛ مرتبۀ دوم ترسی است که مانع از ارتباط و هم‌نشینی سالک با دیگران می‌شود، تا مبادا در آن معاشرت‌ها و روابط، در اندیشه‌اش تفرقه‌ای نسبت به ارتباط با حضرت حق ایجاد شود؛ مرتبۀ سوم جایگاهی است که سالک همۀ تلاش و کوشش خود را از جانب لطف و عنایت حضرت حق می‌بیند نه از سوی خود، و همین موضوع او را به تکبّر می‌کشاند تا جایی که از مخالفت با اهل گناه دست برمی‌دارد. این امر یا به دلیل توجیه اعمال ناپسند گناهکاران است، یا به‌علت دوری‌جستن از این اندیشه که بخواهد کارهای خلق را به کسی جز خدا نسبت دهد.