انسان کامل (عرفان)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

اِنسان کامِل (عرفان)

این اصطلاح، هرچند سابقه‌ای کهن دارد، اما در عرفانِ رمزی غرب اسلامی، در اندیشۀ کسانی همچون ابن سبعین و ابن فارض، و به‌ویژه ابن عربی و مفسران مکتب او، صورت نهایی خود را به دست آورد. به عقیدۀ اینان، چون اسماء‌الله از سویی همواره طالب مظهرند، و از سوی دیگر، یگانه و فردند، پس کامل‌ترین مظهر آنان هم موجود و فردی یگانه است. برهمین اساس، آنان شریف‌ترین صورت هستی، یعنی انسان کامل را، مظهر عظیم‌ترینِ اسماء‌الله، یعنی اسمِ جامع می‌دانند، و بنابراین او را آیینۀ تمام‌نمای ذات و اسماء و صفات می‌شمارند. از این‌رو، انسان کامل را، که همواره در هر دوره تنها بر یک‌ فرد قابل انطباق است، واجد خصوصیّاتی یگانه می‌شمارند. به نظر ابن عربی، انسان کامل همان عالم کبیر است، چه او هر آنچه را در عالم است در خود گردآورده، اما با چشم‌پوشی از آن، تمامی صور وجود در عالَم در او به‌وجود نیامده است. ابن عربی، خود را انسان کامل روزگار خود می‌شمارد. پرواضح است که از دیدگاه عرفان شیعی، این ادّعا پذیرفتنی نیست. در بعضی متون عرفانی گاه انسان کامل را بر حضرت محمد (ص)، صاحب حقیقت محمدیه، تطبیق کرده‌اند.