ببر بیان

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بَبْرِ بَیان

این عبارت در شاهنامه به دو معنی به‌کار رفته است: جامه یا زرهی که رستم، در هنگام جنگ، علاوه بر خفتان بر تن می‌کرده، و دیگری نام ببر حیوان درنده. معنای اول شواهد بیشتری در شاهنامه دارد. در برخی ابیات شاهنامه فقط واژۀ ببر به معنی جامۀ رستم به‌کار رفته است. دربارۀ مفهوم و منشأ پیدایش این نام، در مآخذ مختلف، دیدگاه‌های متعدّدی وجود دارد، از جمله آن‌که ببر بیان جامه‌ای است که جبرئیل از بهشت آورده، جامه‌ای از پوست جانور وحشی از نوع شیر و پلنگ، جامه‌ای که از پوست اکوان دیو درست شده، نوعی دیبای منقّش رومی که هر ساعت به رنگی درمی‌آید، و نیز جامه‌ای از پوست بیدَسْتَر که آناهیتا، الهۀ آب و خدای پهلوانان در اساطیر ایرانی، آن را به رستم ارزانی داشته و جامۀ خود آناهیتا نیز از پوست سیصد بیدستر است. براساس این نظریه و ریشه‌شناسی واژگان این ترکیب، ببر بیان «بیدستر خدای» ترجمه شده است. دیدگاه دیگری نیز دربارۀ ببر بیان وجود دارد و آن‌که این جامه از پوست زخم‌ناپذیر اژدهاست که برای تنوّع داستان یا به هر علت دیگری ببر یا پلنگ نامیده شده است و جانوری که در روایات با عنوان ببر بیان، ببر بیان دریایی، اژدها، پتیاره ظاهر می‌شود در اصل یک اژدهای واحد و زخم‌ناپذیر بیش نیست که افسانۀ آن در میان پهلوانان سیستان با تغییراتی سینه‌‌به‌‌سینه انتقال داده شده و اصل همۀ آن‌ها از داستان اژدهاکشی گرشاسب سرچشمه گرفته است. بیان نیز در این ترکیب احتمالاً نام شهری به همین نام در کنار رودی در هند است که سرزمین اژدها در بیشتر روایات است.