برزخ

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بَرزَخ

(در لغت به‌معنی حایل و حدّ فاصل بین دو چیز) حدّ واسطِ عالم جسمانی و مجرّد. در نزد اهل شرع و فیلسوفان حکمت متعالیه، برزخ، جهانِ صورت‌های بدون ماده و به تعبیر دیگر، جهان نفوس غیرمتعلق به ابدان است. در این معنا مترادف با عالم مثال است. دربرابر مرتبۀ خیال یا بعد مثالی وجود انسان که آن را برزخ متصل نیز می‌نامند، عالم برزخ را برزخ منفصل می‌خوانند. این عالم برخی اوصاف ماده از قبیل بُعد را داراست اما فاقد قوه و حرکت و زمان و مکان است و در واقع نیمه‌مجرد و نیمه‌مادی است و مجرد تامّ نیست (← سلسله‌مراتب هستی). این اصطلاح در رویکرد کلامی به‌معنی جهان پس از مرگ و پیش از روزِ رستاخیز است که در آن افراد بشری، براساس ملکات نفسانی خود در آن زندگی می‌کنند و برحسب این ملکات در بهشت یا دوزخ برزخی به‌سر می‌برند. به گفته ابن عربی این بخش از جهان به حسب عدم اطلاع دقیق از آن «غیب محالی» خوانده می‌شود. در آیات متعدد قرآن به وجود حیات در عالم بعد از مرگ (قبل از رستاخیز) اشاره شده و در روایات اسلامی نیز توضیحاتی در این زمینه وجود دارد.