بهاءالدین ولد، محمد بن حسین ( ـ قونیه ۶۲۸ق)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بَهاءُالدّینِ وَلد، محمد بن حسین ( ـ قونیه ۶۲۸ق)
(یا: بهاء ولد) ملقب به سلطان‌العلما، عارف و واعظ ایرانی و پدر جلال‌الدین مولوی. در خراسان و بلخ به وعظ و درس مشغول بود. او را از تربیت‌یافتگان شیخ نجم‌الدین کبری و از خلفای او دانسته‌اند. در حدود ۶۱۶ یا ۶۱۷ و اندکی قبل از واقعۀ مغول، به‌همراه خانواده‌اش، شهر و دیار خود را ترک کرد. برخی دلیل آن را مخالفت او با امام فخر رازی و مشرب فلسفی او دانسته‌اند که بعید به‌نظر می‌رسد، چون از ۶۰۵ فخر رازی دیگر در خوارزم نبود. ولی آنچه مسلم است به‌سبب آزردگی از مردم بلخ و سلطان‌محمد خوارزمشاه صلاح کار خود را در آن دید که از بلخ دور شود. در آغاز سفر، در نیشابور با عطار دیدار کرد و عطار نسخه‌ای از اسرارنامه را به فرزندش جلال‌الدین مولوی، که در آن هنگام نوجوان بود، داد. از نیشابور به بغداد رفت و در آن‌جا با شهاب‌الدین ابوحفص عمر سهروردی دیدار کرد و مورد تحسین او واقع شد. سپس به مکه و از آن‌جا به شام رفت. سرانجام پس از چندین سال اقامت در لارنده و ارزنجان، در ۶۲۶ق به دعوت سلطان علاءالدین کیقباد اول سلجوقی، سلطان قونیه، رخت به آن‌جا کشید و سلطان نیز از مریدان او شد. دو سال بعد درگذشت. امیر بدرالدین گهرتاش برای ولد مدرسه‌ای ساخت که بعدها، به‌نام مدرسۀ مبارکۀ خداوندگار، محل ارشاد پسرش، مولوی، شد. بر مقبرۀ او نیز بنایی از مرمر برآوردند که آرامگاه مولوی نیز همانجا است. تنها اثر او کتاب معارف (۱۳۵۲ش) به زبان فارسی است. نیز ← معارف