تبتل

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تَبَتُّل

(در لغت به معنی بریدن، قطع کردن) در اصطلاح عرفان به‌معنیِ انقطاعِ کلی سالک از ماسوی الله و اتصال به خداوند، و توجه تامّ به او. بدیهی است که سالک، در هر منزلی باشد، آثار این منزل را با خود به همراه دارد. از این‌روست که اینان، از تبتّل عوام، تبتّل مریدان، و تبتّل واصلان یاد کرده‌اند. در این سومین قسم، متبتّل می‌باید آن‌چنان متوجه مقصود و مستغرق در آن باشد که حتی از مقام تبتّل خود نیز غافل شود.