توکل

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تَوَکّل

(در لغت به‌معنی واگذاشتن کار خویش به دیگری) اعتمادکردن و پذیرفتن ولایت خداوند. توکّل و مشتقات آن در ۴۸ آیه از ۲۸ سوره و بر روی هم ۷۰بار در قرآن به‌کار رفته است. جوهر معنای توکّل در علوم عقلی و نقلی، اعم از تفسیر، اخلاق و عرفان، بازگذاردن کار خود به خدا است. همین معناست که آن را در تفسیر به زبانی، و در اخلاق و عرفان به زبانی دیگر بازمی‌گویند، چنان‌که در اخلاق، توکّل، یازدهمین نوع فضیلت از فضایل دوازده‌گانۀ ذیل عدالت به‌شمار می‌آید و در تفسیر آن به‌گونه‌ای غیرمستقیم بر واگذاری کارهای بشری به خداوند تأکید و تصریح می‌شود که توکّل نوعی اعتماد به نصرت خدا و تسلیم در برابر حق است؛ به این معنا که شخص متوکل یقین دارد که اگر در مسیر حق گام بردارد و مقاصد صحیحی را دنبال کند، نظام جهان که مظهر مشیت خدا است، به حمایت از او برمی‌خیزد و از او پشتیبانی می‌کند. در اخلاق عرفانی، توکّل ازجملۀ مقامات عرفاست که بر طبق آن، سالک باید اولاً سببی جز حق، که مسبّب‌الاسباب است، نبیند، ثانیاً ما سوی‌الله را فراموش کند و ثالثاً، در تمام زمینه‌ها به حق اعتماد کند. این اعتماد، به‌نظر عارفان طرفدار عرفان پویای مثبت، به‌رغم باورگروهی از صوفیان مبنی بر ترک هرگونه تلاش از سوی متوکّل، به هیچ روی با تلاش و کوشش مغایر نیست.