حرف ربط

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

حرف ربط

در اصطلاح دستور زبان، کلمه یا گروه کلماتِ نامستقلّی که دو جمله یا دو کلمه را به‌هم پیوند می‌دهد و هم‌پایۀ هم می‌سازد، یا جملۀ پیرو را وابستۀ جملۀ پایه می‌کند. حرف ربط یا پیوند از نظر ساختمان به دو دستۀ ساده و مرکب و از نظر عملکرد به وابستگی و همپایگی تقسیم می‌شود. الف: حرف ربط ساده بیش از یک تکواژ نیست، مثلِ و، هم، که، تا، چون، اگر. ب: حرف ربط مرکب گروه کلماتی است که قابل تجزیه به اجزای کوچک‌ترِ معنی‌دار باشد. ساختمان آن از یک حرف ربط ساده و یک جزء دیگر که ممکن است ضمیر اشاره یا اسم یا حرف اضافه باشد به‌وجود می‌آید. مثلِ همین‌که، چنان‌که، چنان‌چه، اگرچه، از بس‌که، چون‌که. ج: حرف ربط همپایگی (یا: حرف عطف) آن است که دو یا چند جملۀ هم‌پایه را به‌هم پیوند می‌دهد یا کلماتی را که در جمله یک نقش دارند به‌هم عطف می‌کند. مثلِ «مرد لقمه فرونهاد و برخاست و برفت»، « ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند». د: حرف ربط وابستگی حرف ربطی است که جملۀ پیرو را وابستۀ جملۀ پایه می‌کند و معمولاً در آغاز یا وسط جملۀ پیرو قرار می‌گیرد. مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از تا، اگر، چون، به مجرد این‌که، همین‌که، موقعی‌که. مثال: «موقعی که خورشید طلوع کند، حرکت می‌کنیم»، «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد».