خرم و زیبا

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خرّم و زیبا

داستانی منظوم به فارسی، به قلم شاعری به اسم محمد مومن فدایی، در قالب مثنوی، بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن فعولن». با توجه به ماده تاریخ کتاب که به زمان اتمام سرودن کتاب اشاره دارد، شاعر این منظومه در سال ۱۱۶۲ قمری زنده بوده. در دورۀ پادشاهی شاه‌اسماعیل صفوی اول سروده شده است و خلاصۀ آن چنین است: بازرگانی جوانبخت‌نام، که در عراق منزل دارد، پس از سا‌ل‌ها بی‌فرزندی، مطابق یک پیشگویی، به‌رغم غم و بلا و محنتی که می‌کشد، سرانجام به آرزو و سعادت خود می‌رسد. خرم، پسر جوانبخت، رفته‌رفته می‌بالد و هنرهای مردانه می‌آموزد. پدر اسباب کار را برای تجارت او فراهم می‌کند و محرمِ غلام را همراه او گسیل می‌دارد. خرم، در بین راه، زیبا را به خواب می‌بیند و عاشق و بی‌تاب درپی او می‌گردد. در بین راه کشتی آنان غرق می‌شود، اما خرم و محرم نجات می‌یابند به جزیره‌ای می‌افتند؛ خرم باز زیبا را به خواب می‌بیند و عاشق‌تر می‌شود. رابطۀ خرم و زیبا سبب حسادت دیگران می‌شود؛ چنان‌که عده‌ای قصد کشتن خرم می‌کنند. خرم مدتی به زندان می‌افتد و به حیله‌ای از زندان می‌‌گریزد. با لشکر شمایل‌شاه درگیر می‌شود. مهراورنگ، سپهسالار لشکر شمایل‌شاه، که خود دل‌باختۀ زیبا است، در این جنگ کشته می‌شود و تهمتن‌خان، برادر مهراورنگ، به خونخواهی برادر برمی‌خیزد و در ستیزی که رخ می‌دهد زیبا گرفتار می‌آید. خرم سر به بیابان می‌نهد و در فراق معشوق ناله می‌کند. زیبا به نیرنگی از زندان می‌گریزد و سپس جنگ‌های متعددی درمی‌گیرد و سرانجام، با زنجیر‌شدن شمایل‌شاه، جنگ‌های نفس‌گیر پایان می‌گیرد. خرم به خواستگاری زیبا می‌رود و عروسی دو دلداده پایان‌بخش داستان است. داستان روایتی عامیانه دارد، اما می‌توان آن را از مقولۀ رمانس دانست. بیت‌های سست فراوان و اعناط وزنی و قافیه‌ای، که چه‌بسا برخی‌شان حاصل دستبرد کاتبان بوده، و شخصیت‌پردازی‌های ناشیانه و حکایت‌های حاشیه‌ایِ نامربوط آن از ارزش کار بسیار کاسته است. از مشخصات این داستان منظوم اسامی هندی است که گمان خواننده را به تصنیف کتاب در سرزمین هند تقویت می‌کند. همچنین، تحول ناگهانیِ شخصیت افراد، بر اثر تلنگری، آدمی را به یاد داستان‌ها و فیلم‌های هندی می‌اندازد. تاکنون از این داستان چاپ منقّح و مصحّحی صورت نگرفته و یک‌بار در بمبئی در ۱۳۲۹ق و یک‌بار در تهران در ۱۳۳۵ق و دوبار از روی چاپ سنگی افست شده است. دست‌نویس‌هایی نیز از این داستان در‌ دست است. در سال ۱۳۹۲ تصحیح این کتاب توسط رعنا نوحی منتشر شده.