دیدرو، دنی (۱۷۱۳ـ۱۷۸۴)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
دنی دیدرو
Denis Diderot
زادروز ۱۷۱۳م
درگذشت ۱۷۸۴م
ملیت فرانسوی
شغل و تخصص اصلی فیلسوف
شغل و تخصص های دیگر رمان نویس
لقب فیلسوف
آثار رویای دالامبر(۱۷۶۹)؛ راهبه؛ ژاک قدری مذهب و استادش
گروه مقاله ادبیات غرب

دیدِرو، دنی (۱۷۱۳ـ۱۷۸۴)(Diderot, Denis)

ديدِرو، دني

فیلسوف، رمان‌نویس و منتقد فرانسوی. شهرت خود را در زمان حیاتش در وهلۀ اول مدیون تألیف دایرةالمعارف[۱] فرانسه بود. او به‌مدت ربع قرن سرپرستی این دایرةالمعارف را به‌عهده داشت که در روشنگری فرانسه نقطۀ عطفی شد. او به‌سبب انتشار مخفیانۀ چندین مقالۀ فلسفی نیز شهرت یافت، که گرایش الحادی آن‌ها به بهای چند ماه زندان در ۱۷۴۹ تمام شد. دیدرو دو نمایش ناموفق به نثر و آثار مهمی نیز در نقد نمایش نوشت. اما امروز شهرت او عمدتاً به‌سبب آثاری است که به دلایل مختلف در زمان حیاتش از چاپ آن‌ها خودداری کرده بود. تعداد اندکی از این آثار در ژانرهای ادبی رایج می‌گنجد. راهبه[۲] و ژاک قضاقدری و اربابش[۳] که هر دو در ۱۷۹۶ چاپ شدند، اکنون تجربه‌هایی درخشان تلقی می‌شوند که صناعات ادبی آن‌ها بسیار پیشروتر از زمان خودشان است. این امر دربارۀ برادرزادۀ رامو[۴] نیز صادق است. این اثر گفت‌وگویی هجوآمیز است که غالباً آن را شاهکار دیدرو می‌دانند و نخست در ۱۸۰۵ با ترجمۀ آلمانی گوته منتشر شد. از ۱۷۵۹ نوشته‌های متعددی با عنوان گزارش نمایشگاه‌ها[۵] (به مناسبت نمایشگاه‌های نیم‌سالانۀ آثار هنری اعضای آکادمی سلطنتی هنرهای زیبا[۶]) به رشتۀ تحریر درآورد که طلیعۀ نقد هنری مدرن به‌‌شمار می‌آیند. دیدرو، که دوستانش به او لقب فیلسوف داده بودند، بسیاری از تأملات در حال تکوین فلسفی‌اش را بر پیشرفت‌های علمی زمانۀ خود، به‌ویژه در علوم زیستی، بنا نهاد و پی‌گیرانه و ثابت‌قدم به‌سوی نوعی جهان‌نگری کاملاً مادی‌گرایانه حرکت کرد. او این دیدگاه را در آثار ادبی‌اش، به‌خصوص در رؤیای دالامبر[۷] که مجموعه‌ای از سه گفت‌وگوست که در ۱۷۶۹ تألیف شد و نخست در ۱۸۳۰ به‌چاپ رسید، بیان کرد. حدود ۱۰۰۰ نامه از مکاتبات گستردۀ دیدرو به‌جا مانده که اکنون در زمرۀ بهترین نوشته‌های او محسوب می‌شوند. دیدرو در عرصه‌های گوناگون نویسنده‌ای پرکار بود. به زبان‌های یونانی و لاتینی، همان‌قدر تسلط داشت که به ایتالیایی و انگلیسی. شخصیتی پرنشاط و اجتماعی داشت و در محافل ادبی، هنری، فلسفی و علمی‌ زمان خود بسیار تأثیرگذار بود، و این همه او را به یکی از آخرین نمونه‌های آرمانی جامعیت معرفت تبدیل کرده است. دیدرو هم به بهترین وجه نمایندۀ عصر خود بود و هم به نهایت مدرن‌.

مهم‌ترین اثر وی ژاک قضاقدری و اربابش با ترجمه‌ی مینو مشیری به فارسی برگردانده شده است.


  1. Encyclopédie
  2. The Nun
  3. Jacques the Fatalist and His Master
  4. Rameau’s Nephew
  5. Salons
  6. Royal Academy of Fine Arts
  7. D’Alambert’s Dream