ردیف (ادبیات)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

ردیف (ادبیات)

در لغت یعنی کسی که پشت سر دیگری بر یک اسب سوار شود و در اصطلاح ادبی به کلمه یا گروهی از کلمات اطلاق می‌شود که عیناً (از نظر لفظ و معنا) پس از قافیه می‌آید. مثلاً در بیتِ «در این سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند/به دشت پرملال ما پرنده پر نمی‌زند» کلمۀ «نمی‌زند» که پس از قافیه تکرار می‌شود، ردیف است. ردیف در شعر سنتی اختیاری است. شعری که دارای ردیف باشد، مُردّف خوانده می‌شود. ردیف از ویژگی‌های شعر سنّتی فارسی است و ظاهراً در ادبیات هیج زبانی به گستردگی شعر فارسی کاربرد ندارد. همان‌طور که در تعریف بیان شد یکسانی معنا از شرایط ردیف است، مثلاً در بیت «خرامان بشد سوی آب روان/چنان چون شده باز جوید روان» از فردوسی، واژۀ «روان» به‌سبب آن‌که یکسانی معنایی ندارد ردیف نیست و قافیه به‌شمار می‌رود اگرچه برخی این حالت را ردیف متجانس نامیده‌اند، اما این نام‌گذاری صرفاً براساس ظاهر است و اغلب ادبا آن را قافیه می‌دانند.