زلف (عرفان)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

زلف (عرفان)

(در لغت به معنی موی سر و گیسو) در اصطلاح عرفا تجلی جلال خداوند در صورت‌های جسمانی. آن را به کثرت نیز تشبیه کرده‌اند. عین‌القضاة در تمهیدات زلف را کنایه از نور ابلیس دانسته است. برخی زلف را پنهان‌بودن هویت حضرت حق دانسته‌اند که هیچ کس را به آن راه نیست و برخی آن را به معنی مطلق کفر درنظر گرفته‌اند که با ظلمت و تباهی و کدورت همراه است و برخی آن را حجاب تصور کرده‌اند که مانع کمال سالک می‌شود و برخی زلف را اشکال شریعت و مشکلات طریقت و معضلات حقیقت می‌دانند.