شاو، برنارد (۱۸۵۶ـ۱۹۵۰)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
برنارد شاو
Bernard Shaw
زادروز 1856م
درگذشت 1950م
ملیت ایرلندی
شغل و تخصص اصلی نمایش‌نامه‌نویس
شغل و تخصص های دیگر رمان‌نویس، منتقد
آثار پیگمالیون (1913)؛ ژاندارک (1923)
گروه مقاله ادبیات غرب
جوایز و افتخارات نوبل ادبیات (1925)

شاو، برنارد (۱۸۵۶ـ۱۹۵۰)(Shaw, Bernard)

برنارد شاو
برنارد شاو
برنارد شاو


نمایش‎نامه‌نویس، منتقد، و رمان‌نویس ایرلندی. از نخستین اعضای انجمن فابیان[۱] بود که در ۱۹۱۱ از آن کناره گرفت. نمایش‌نامه‌هایش آمیزه‌ای است از کمدی با جنبه‌های سیاسی، فلسفی، و جدلی با این هدف که، علاوه بر احساسات، بر آگاهی اجتماعی مخاطبان خود نیز تأثیر بگذارد. برخی از این نمایش‌نامه‌ها عبارت‌اند از اسلحه‌ و انسان[۲] (۱۸۹۴)، مرید شیطان[۳] (۱۸۹۷)، انسان و برتر از انسان[۴] (۱۹۰۳، ترجمه فارسی: بشر عادی، بشر عالیپیگمالیون[۵] (۱۹۱۳)، و ژاندارک[۶] (۱۹۲۳). در ۱۹۲۵، جایزۀ نوبل[۷] ادبیات به او اعطا شد. شاو در دوبلین[۸] به‌دنیا آمد. در ۱۸۷۶ به لندن رفت و به کار نقد پرداخت. تئاتر ما در دهۀ نود[۹] (۱۹۳۲) حاوی نقد‌هایی است که در فاصلۀ سال‌های ۱۸۹۵ تا ۱۸۹۸ در نشریۀ ساتردی ریویو[۱۰]، منتشر کرده‌ بود. به‌تدریج در مناظره‌ و جدل مهارت یافت و به حمایت از انجمن فابیان نیز پرداخت. نخستین نمایش‌نامه‌اش، خانه‌های مردان زن‌مرده[۱۱]، در ۱۸۹۲، در محفلی خصوصی اجرا شد. در این اثر، با انتقاد از صاحب‌خانه‌های محله‌های فقیرنشین، به جنبش واقع‌گرایانه، سیاسی و جدل‎گرا در تئاتر پیوست، جریانی که درپی بیدارکردن حس مسئولیت مردم، برای بهبود وضع خود و شرایط اجتماعی آنان بود. نخستین اجرای عمومی آثارش نمایش اسلحه و انسان بود، که نگاهی بدبینانه به جنگ داشت و پیش‌تر در مجموعه‌ای شامل هفت نمایش‌نامه با عنوان نمایش‌نامه‌های مطبوع و نامطبوع[۱۲] (۱۸۹۸) به‌چاپ رسیده ‎بود. از دیگر آثار موجود در این مجموعه، نمایش‎نامۀ حرفۀ خانم وارن[۱۳] (۱۸۹۸)، با مضمون روسپیگری، درخور ذکر است که در ۱۹۰۲ توقیف شد. در انسان و برتر از انسان، با دنبال‌کردن شخصیت دون ژوان[۱۴] در جهنم برای مناظره با شیطان، به بسط اندیشه‌هایش دربارۀ تکامل‎ نیروی زندگی پرداخت. کمدی‎ ضد رمانتیک[۱۵] پیگمالیون را، که نخست در ۱۹۱۳ به‌روی صحنه آمد، برای بازیگری با نام بانو پاتریک کمبل[۱۶] نوشت. این کمدی پس از مرگ شاو به‌صورت اثری موزیکال با نام بانوی زیبای من[۱۷] درآمد. او مضامین اجتماعی را با تکنیک‌های کمدی در می‌آمیخت؛ این تکنیک‌ها بر گفت‌وگوهای خنده‌دار و جدی، بذله‌گویی، و نیز وارونه‌کردن زیرکانۀ انتظارات مخاطب از شخصیت‌ها و موقعیت‌ها مبتنی ‎بود. با این‌که طلایه‌دار تئاتر جدّی و مترقی انگلستان به‌شمار می‌رفت، در میان عوام نیز نمایش‎نامه‌نویسی پرطرفدار و موفق در نظر گرفته می‌شد. نمایش‎نامه‌های بعدی او عبارت بودند از خانۀ دل‌شکن[۱۸] (۱۹۲۰)، دربارۀ زوال انگلستان دورۀ ادوارد[۱۹]؛ بازگشت به متوشالح[۲۰] (۱۹۲۲)، مجموعه‌ای از نمایش‌نامه‌های بلند‎پروازانه که چشم‌اندازی از تاریخ، از آفرینش آدمی تا آیندۀ دوردست، را ترسیم می‌کند؛ و نمایش‎نامۀ تاریخی ژاندارک (۱۹۲۳) که در آن به بررسی چیستی باور دینی می‌پردازند. شاو، در مجموع، بیش از ۵۰ نمایش‎نامه نوشت و به شوخ‌طبعی و نغز‎گویی شهرت یافت. او نظریه‌هایش را در پیش‌گفتارهای مفصلی که بر نمایش‎نامه‌های خود می‌نوشت و نیز در کتاب‌هایی چون «راهنمای کاپیتالیسم، سوسیالیسم و فاشیسم برای زن باهوش[۲۱]»، تشریح کرده ‎است.

 


  1. Fabian Society
  2. Arms and the Man
  3. The Devil’s Disciple
  4. Man and Superman
  5. Pygmalion
  6. St Joan
  7. Nobel Prize
  8. Dublin
  9. Our Theatre in the Nineties
  10. Saturday Review
  11. Widower’s Houses
  12. Plays: Pleasant and Unpleasant
  13. Mrs Warren’s Profession
  14. Don Juan
  15. anti- romanti
  16. Mrs Patrick Campbell
  17. My Fair Lady
  18. Heartbreak House
  19. Edwardian
  20. Back to Methuselah
  21. The Intelligent Woman’s Guide to Capitalism, Socialism and Fascism