عزلت

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

عُزلت

(در لغت به معنی انزوا و گوشه‌نشینی) در اصطلاح عرفا، به معنی دوری‌گزیدن از غیر خدا و یکی از اصولی که سالک باید با اذکار و اوراد و آدابی خاص انجام دهد. مشایخ و بزرگان طریقت در این خصوص اختلاف دارند، برخی آن را جایگاه مبتدیان سلوک و برخی دیگر از مقامات منتهیان می‌شمارند و معتقدند کسی که حقیقت جهان را درک کرده و به مقام انسان کامل آزاد رسیده، چهار چیز بر او واجب می‌شود که عبارت‌اند از ترک، عزلت، قناعت، خُمول. انسان کامل آزاد که از مقام دعوت و تبلیغ نیز رسته و به حق پیوسته است، ناگزیر به عزلت می‌پیوندد. مولانا در مثنوی معتقد است باید از مردم ناجنس عزلت گزید، اما با دوستان طریق صحبت در پیش گرفت.