فخر رازی، محمد بن عمر (ری ۵۴۴ـ هرات ۶۰۶)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

فَخرِ رازی، محمد بن عمر (ری ۵۴۴ـ هرات ۶۰۶)
ادیب، فقیه، مفسر، خطیب، کلامی و نقاد بزرگ فلسفه. مشهور به امام المشککین و ابن خطیب. در کلام به اشاعره و در فقه به شافعیه گرایش داشت و در مناظره چیره‌دست بود. استادان او در کلام و فقه پدرش عمر رازی، در حکمت مجدالدین جیلی و همچنین در فقه کمال‌الدین سمنانی بودند. سفرهای علمی به خوارزم، غور، خراسان (۵۷۶ ـ۵۸۰ق) بخارا، سمرقند، خجند و بناکت داشت، شرح مناظرات علمی سفرهایش در ماوراءالنهر (مناظرات فی بلاد ماوراء‌النهر تهران ۱۳۶۴ش) آمده است. در ماوراءالنهر، هرات، غور اقامت گزید و در آن میان به ری نیز بازگشت. در ۶۰۲ق در ماجرای قتل سلطان شهاب‌الدین، نزدیک بود در توطئه‌ای قربانی شود. گویند در مناظره با کرامیان مسمومش کردند. مزارش در قریۀ مزداخان هرات است و مقبره‌ای نیز به نام فخر رازی در اورگنج کهنه به او منسوب است. آثار فارسی او از‌جمله کتاب یواقیت‌العلوم و دراری‌النجوم منسوب به او، دارای نثری ساده، پخته و روان و از نمونه‌های خوب نثر فارسی قرن ۶ق است. او همواره با معتزلیان، کرامیان و اسماعیلیان درگیر در مناظره بود. داستان او با اسماعیلیه، که از آنان به‌سختی انتقاد می‌کرد، تا تهدید او به مرگ، که آن را اسماعیلیان برهان قاطع در مقابل مناقشات اساسی فخر رازی معرفی کرده بودند، مشهور است؛ حتی گفته‌اند پس از تهدید‌‌شدن نه‌تنها از انتقاد دست برداشت که مستمری نیز از آنان می‌گرفت. انتقادات و تشکیکات او به فلسفه ازجمله در مهم‌ترین اثرش در این‌‌باره، المباحث المشرقیه، موجب پاسخگوئی‌های فلاسفه و نهایتاً باعث رشد و بالندگی فلسفۀ اسلامی شد. بر‌اثر ژرف‌بینی و تعمق در جرح و تعدیل اقوال حکمای یونانی برخی شبهات در مطالب عقلی و دینی ابراز می‌داشت و به‌عمد اذهان را مشوش می‌کرد و چه بسا از حل آن خودداری می‌کرد. شک و اعتراضات او بیشتر در مسائل فلسفی و علمی محض بود. از بس به شک در مسائل مبادرت کرد به امام‌المشککین آوازه یافت. گاهی در یک مسئله عقاید متضاد ابراز می‌داشت. ادلۀ اثبات افلاک را سست می‌دانست و در مسئلۀ جوهر فرد، هیولی و صورت نیز عقاید مختلف ابراز می‌داشت. اشارات ابن‌سینا را به قول خواجه نصیر جرح نه شرح کرد. فلاسفۀ پس از وی، هر‌چند با وی موافق نبودند، وقت زیادی صرف تشکیکات او کردند. فخر رازی در فلسفه، کلام، ملل و نحل، تفسیر، اخلاق، عرفان و دایرةالمعارف‌نویسی قلم زده است. دایرة‌المعارفی در علوم رایج روزگار خود به‌نام جامع‌العلوم نوشت و از آن‌جا که ۶۰ علم در آن بود، سِتّینی نیز خوانده می‌شود. این اثر به‌نام علاء‌الدین تکش خوارزمشاه است (بمبئی، ۱۳۲۳ق). مهم‌ترین آثارش عبارت‌اند از مفاتیح‌الغیب؛ تفسیر کبیر؛ المحصل؛ المباحث‌المشرقیه؛ الاربعین فی اصول الدین؛ لوامع البنیات فی شرحِ اسماء الحسنی؛ جامع‌العلوم.