فلوطین (مصر ۲۰۵ـ۲۷۰م)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

فِلوطین (مصر ۲۰۵ـ۲۷۰م)(plotinus)

فِلوطين
فِلوطین
plotinus
زادروز مصر 205م
درگذشت 270م
ملیت رومی
نام‌های دیگر  پلوتینوس؛ افلوطین
شغل و تخصص اصلی فیلسوف
آثار اِنِئادها (یا: تاسوعات)
گروه مقاله فلسفه ، منطق و کلام
جوایز و افتخارات بنیادگذار مکتب نوافلاطونی

(یا: پلوتینوس؛ افلوطین) فیلسوف رومی، بنیادگذار مکتب نوافلاطونی[۱]. در اسیوط[۲]، واقع در مصر، متولد شد. به مدت دَه سال نزد آمونیاس ساکاس[۳] در اسکندریه تحصیل کرد و در حدود ۲۴۴م به رم[۴] رفت و در آن‌جا مکتبی بنیاد نهاد. فلوطین دربارۀ دانایی فیثاغورسی[۵] و افلاطونی[۶] و نیز دربارۀ ریاضت‌گرایی[۷] سخن می‌گفت. تأثیر سخنان وی در شنوندگانش چنان بود که برخی از آنان ثروتشان را به مستمندان می‌بخشیدند، بردگانشان را آزاد و زندگی خود را وقف مطالعه و پرهیزگاری مرتاضانه می‌کردند. پلوتینوس در ۶۰سالگی، با اجازۀ گالینوس[۸]، امپراتور روم، طرحی ریخت تا جامعه‌ای اشتراکی براساس الگوی جمهوری[۹] افلاطون برپا دارد، اما این طرح به‌سبب مخالفت مشاوران گالینوس به شکست انجامید. پلوتینوس تا پایان عمر به تدریس و نگارش ادامه داد. آثارش مشتمل بودند بر ۵۴ رساله به زبان یونانی، به‌نام اِنِئاد[۱۰]ها/تاسوعات، شش گروه که هریک نُه کتاب را شامل می‌شد. احتمال می‌رود که شاگردش فرفوریوس[۱۱]، که نوشته‌های او را ویرایش می‌کرد، چنین ترتیبی داده باشد. نظام فکری فلوطین عمدتاً بر پایۀ «نظریۀ مُثُل[۱۲]» افلاطون استوار بود، اما در حالی که افلاطون مُثل ازلی[۱۳] را حلقه‌های پیوندی میان پروردگار متعالی و جهان ماده می‌انگاشت، فلوطین آموزۀ صدور یا فیض[۱۴] را پذیرفت. در این آموزه، این فکر به ذهن القا می‌شود که نیروها به‌گونه‌ای پیوسته از طریق چند عامل، از «هستی مطلق[۱۵]» یا احدیت به جهان مخلوق انتقال می‌یابند؛ نخستین این عوامل عقل ناب[۱۶] است، که روح جهان[۱۷] از آن سرچشمه می‌گیرد؛ از این عقل، به‌نوبت، روان‌های آدمیان و جانوران و سرانجام ماده پدید می‌آید. از این رو، موجودات انسانی به دو جهان تعلق دارند، جهان محسوسات و جهان عقل ناب. از آن‌جا که ماده[۱۸] علت هر گونه بدی است، هدف زندگی باید گریز از جهانِ مادی محسوسات باشد و به‌همین سبب مردم باید از همۀ تمایلات خاکی روی برتابند و به تأمل عقلانی[۱۹] روی آورند. اشخاص، با پالایش جان از راه اندیشه‌ورزی، می‌توانند خود را به‌تدریج به مرحله‌ای از روشن‌بینی برای شناخت عقل و سرانجام به وحدتی کامل و خلسه‌آمیز با احدیت، یعنی خدا، ارتقا دهند. فلوطین ادعا می‌کرد که در طول عمر خود چندین‌بار طعم این خلسۀ ملکوتی را چشیده است. نیز ← نوافلاطونی_گرایی

 


  1. Neoplatonism
  2. Asyut
  3. Ammonius Saccas
  4. Rome
  5. Pythagorean
  6. Platonic
  7. asceticism
  8. Gallienus
  9. Republic
  10. Enneads
  11. Porphyry
  12. theory of ideas
  13. archetypal ideas
  14. emanation
  15. Absolute Being
  16. pure intellect
  17. soul of the world
  18. matter
  19. intellectual meditation