مارگیری

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مارگیری

از انواعِ معرکه‌گیری. عمل نمایش‌گونۀ مردی با دو جعبۀ کوچک، که در یکی موشِ صحرایی و در دیگری چند مارِ اغلب نیش‌کشیده هست؛ چنان‌که مارها را به جانِ موش می‌اندازند و جماعتی به تماشای این تعقیب و گریز سرگرم می‌شوند. مارگیر در ابتدا با خواندنِ اشعاری از این دست مردم را گردِ خود می‌آورد: «بسم‌الله الرحمن الرحیم ـ اولِ دفتر به نامِ خدای ابراهیم .../ هیچ حلوایی نشد استادکار ـ تا که شاگردِ شکرریزی نشد». از شگردهای هرچه بیش‌تر مهیج‌کردنِ نمایش آن‌که مارگیر مدام کودکان را عقب می‌رانَد و از خطرِ ماران که ظاهراً فقط او را نیش نمی‌زنند، در امان می‌دارد. در پایانِ نمایش، مارگیر با گفتنِ «یا مرتضی علی» یا «یا حسینِ شهید»، کاسه‌ای به دست می‌گیرد و از جماعت طلبِ اعانه می‌کند. عوام را به مارگیران اعتقادی تمام است و اگر در خانه یا دکانی ماری افتاده باشد، فقط مارگیر می‌تواند مار را بگیرد و به هنگام چنین اتفاقی او مار را با ترفندی از مخفیگاه خود بیرون می‌کشد و دیگران را با این کار به تحسین وامی‌دارد و سرآخر نیز پس از چانه‌زنی‌های بسیار دستمزدی می‌گیرد و مار را نیز با خود می‌برد.