ملک یمین

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مِلکِ یَمین

غلام یا کنیزی که ملک کسی باشد. در قرآن 15 مرتبه به این اصطلاح اشاره شده است. (از جمله نساء، 3، 24، 25، 36؛ نحل، 71؛ مؤمنون، 6؛ روم، 28؛ احزاب، 50 دوبار و 52 و 55 و...) در آیۀ 3 سورۀ نساء خداوند می‌فرماید «اگر بیمناکید که در حق دختران یتیم به عدل و انصاف رفتار نکنید در این صورت از زنانی که می‌پسندید یک‌ یا دو و یا سه و یا چهار تن را به همسری درآورید، و اگر می‌ترسید که مبادا عادلانه رفتار نکنید، فقط به یک تن، یا ملک یمین (کنیر) اکتفا کنید؛ این نزدیک‌تر است به این‌که ستم نکنید» در آیۀ 24 و 25 و 36 سورۀ نساء نکاتی در مورد محروم‌بودن ملک یمین و ازدواج با ملک یمین و کنیزان در صورتی که توانایی ازدواج با زنان آزاد وجود نداشته باشد و نیکی‌کردن به آن‌ها بیان شده است. در (نور، 31) در (نحل، 71) به این موضوع که برتری یافتگان بازگردانندۀ روزیشان به ملک یمین‌هایشان نیستند در (احزاب، 55) به ملک یمین‌های پیامبر (ص) و (احزاب، 55) به مجوز برداشتن حجاب در مورد ملک یمین‌ها. در (نور، 33) به بازخرید نمودن ملک یمین‌ها و در آیه 58 این سوره، اجازه گرفتن ملک یمین‌ها و فرزندان نابالغ برای ورود به حریم زنان و مردان مسلمان اشاره شده است. حد زنا در مورد ملک یمین‌، نصف محضات (زنان آزاد عفیف) است و داشتن فرزند از ملک یمین که در این صورت «امّ ولد» نامیده می‌شود بی‌اشکال است و جنبه صلّیت شرعی دارد.