مکالرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷): تفاوت بین نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3') |
|||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
− | بانوی رماننویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاسهای نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام ''دل، شکارچی تنهایی است'' نظر منتقدان را بهخود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیتهای اغلب داستانهای او، مانند شخصیتهای شروود | + | بانوی رماننویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاسهای نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام ''دل، شکارچی تنهایی است''<ref>''The Heart Is a Lonely Hunter''</ref> نظر منتقدان را بهخود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیتهای اغلب داستانهای او، مانند شخصیتهای [[اندرسون، شروود (۱۸۷۶ـ۱۹۴۱)|شروود اندرسون]]، همواره از یک ناهنجاری جسمی، روحی یا جنسی رنج میبرند. درونمایۀ داستانهای مَکالِرز عشق است و شیوهها و خواستهها و پیروزیها و شکستها و زیباییها و رسواییهای آن. از دیگر آثار اوست: ''انعکاس در چشم طلایی''<ref>''Reflections in a Golden Eye''</ref> (۱۹۴۱)؛ ''مهمان عروسی''<ref>''The Member of the Wedding''</ref> (۱۹۴۶) که اقتباسی تئاتری از آن در ۱۹۵۱ به روی صحنه رفت و با استقبال مردم و منتقدان روبهرو شد؛ ''منظومۀ قهوهخانۀ دلگیر'' که مجموعۀ سه رمان، یک رمان کوتاه و شش داستان کوتاه اوست (۱۹۵۱).<br>بسیاری از آثار این نویسنده به فارسی برگردانده شدهاند از جمله ''غریبه'' و ''بازتاب در چشم طلایی''.<!--38369700--> |
− | <br><!--38369700--> | ||
[[رده:ادبیات غرب]] | [[رده:ادبیات غرب]] | ||
[[رده:رمان (اشخاص و آثار)]] | [[رده:رمان (اشخاص و آثار)]] |
نسخهٔ ۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۸
مَکالِرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)(MacAllers, Carsson)
بانوی رماننویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاسهای نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام دل، شکارچی تنهایی است[۱] نظر منتقدان را بهخود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیتهای اغلب داستانهای او، مانند شخصیتهای شروود اندرسون، همواره از یک ناهنجاری جسمی، روحی یا جنسی رنج میبرند. درونمایۀ داستانهای مَکالِرز عشق است و شیوهها و خواستهها و پیروزیها و شکستها و زیباییها و رسواییهای آن. از دیگر آثار اوست: انعکاس در چشم طلایی[۲] (۱۹۴۱)؛ مهمان عروسی[۳] (۱۹۴۶) که اقتباسی تئاتری از آن در ۱۹۵۱ به روی صحنه رفت و با استقبال مردم و منتقدان روبهرو شد؛ منظومۀ قهوهخانۀ دلگیر که مجموعۀ سه رمان، یک رمان کوتاه و شش داستان کوتاه اوست (۱۹۵۱).
بسیاری از آثار این نویسنده به فارسی برگردانده شدهاند از جمله غریبه و بازتاب در چشم طلایی.