هاپتمان، گرهارت (۱۸۶۲ـ۱۹۴۶)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۵۶ توسط Nazanin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
گرهارت هاپتمان
Gerhart Hauptmann
زادروز ابرزالتس برون ۱۸۶۲م
درگذشت ۱۹۴۶م
ملیت آلمانی
تحصیلات و محل تحصیل در برسلاو در دانشگاه ینا هنر
شغل و تخصص اصلی نمایش‌نامه‌نویس
آثار پیش از سپیده‌دم (۱۸۸۹)، کمدی پالتو پوست (۱۸۹۳)، ناقوس غرق شده (۱۸۹۶)، سفر هانۀ کوچولو به بهشت (۱۸۹۴)
گروه مقاله تیاتر
جوایز و افتخارات ۱۹۱۲ برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات

هاپتمان، گرهارت (۱۸۶۲ـ۱۹۴۶)(Hauptmann, Gerhart)

گرهارت هاپتمان

نمایش‌نامه‌نویس آلمانی. مدافع سرسخت طبیعت‌گرایی در تئاتر بود و آثارش فراوان به‌اجرا درآمده است. زیباترین نمایش‌نامه‌اش بافندگان[۱] (۱۸۹۲)، روایتی از شورش کارگران نساجی سیلزی[۲] در ۱۸۴۴ است. ازجمله نمایش‌نامه‌های دیگر اوست: پیش از سپیده‌دم[۳] (۱۸۸۹)، کمدی پالتو پوست[۴] (۱۸۹۳) و تراژدی ـ کمدی[۵] موش‌ها[۶] (۱۹۱۰) دربارۀ دنیای زیرزمینی تبهکاران برلین. در ۱۹۱۲ برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات شد. هاپتمان در ابرزالتس برون[۷] به‌دنیا آمد. در برسلاو[۸] هنر خواند، و پس از گذراندن دوره‌ای در دانشگاه ینا[۹] و رفتن به سفر اروپا، در رم به مجسمه‌سازی پرداخت. نخستین نمایش‌نامۀ برجستۀ او پیش از سپیده‌دم به سبک طبیعت‌گرایانۀ هنریک ایبسن[۱۰] و امیل زولا[۱۱] و دربارۀ زندگی سخت طبقۀ کارگر در سیلزی بود. سپس بافندگان را نوشت. ناقوس غرق شده[۱۲] (۱۸۹۶) نمایش‌نامه‌ای درون‌نگرانه با قصه‌ای خیالی است و سفر هانۀ کوچولو به بهشت[۱۳] (۱۸۹۴) رؤیاهای تب‌آلود کودکی را در بستر مرگ به تصویر می‌کشد. هنشل گاریچی[۱۴] (۱۸۹۸) و رُز برنت[۱۵] (۱۹۰۳) از نمایش‌نامه‌های اجتماعی واقع‌گرایانۀ اوست و هاینریش بینوا[۱۶] (۱۹۰۲) نمایش‌نامه‌ای تاریخی است براساس شعری از قرون وسطا نوشتۀ هارتمان فون آوئه[۱۷]. تعدادی کمدی هم خلق کرد، که پالتو پوست یکی از آن‌هاست و برشت[۱۸] از آن اقتباس کرده و برای اجرا در برلین شرقی رنگ مارکسیستی[۱۹] به آن داده است. در دهۀ ۱۹۲۰ نمایش‌نامه‌هایی نوشت که از نگاهی بدبینانه به زندگی حکایت می‌کنند؛ و در ۱۹۲۵ یک شعر بلند فلسفی سرود به‌نام تیل اویلنشپیگل[۲۰]. هنگامی‌که نازی‌ها بر سر کار آمدند، او پیرتر از آن بود که اهمیتی به عواقب سیاسی و اجتماعی حکومت آن‌ها بدهد و از کشور خارج نشد، ولی نوشته‌های او را ناامیدی بیشتری به آیندۀ تمدن غرب فرا گرفت. چند نمایش‌نامۀ فراواقع‌گرایانه مانند هیولای دریایی[۲۱] (۱۹۳۴) و خواب سنگین[۲۲] (۱۹۴۲) نیز نوشت، اما در واپسین شاهکارش چهارگانۀ آتریدها[۲۳] (۱۹۴۱ـ۱۹۴۶) به نقل افسانۀ ایفی‌گنیا[۲۴] به سبکی فاخر پرداخت.

 


  1. Die Weber/The Weavers
  2. Silesian
  3. Vor Sonnenaufgang/Before Dawn
  4. Der Biberpelz/The Beaver Coat
  5. tragedicomedy
  6. Die Ratten/The Rats
  7. Obersalzbrunn
  8. Breslau
  9. Jena University
  10. Henrik Ibsen
  11. Emile Zola
  12. Die versunkene Glocke/The Submerged Bell
  13. Hanneles Himmelfahrt/Little Hanne’s Journey to Heaven
  14. Fuhrmann Henschel
  15. Rose Bernd
  16. Der arme Heinrich/Poor Heinrich
  17. Hartmann von Aue
  18. Brecht
  19. Marxist
  20. Till Eulenspiegel
  21. Das Meerwunder
  22. Der grosse Traum
  23. Die Atridentetralogie
  24. Iphigenia