هنر اجرا

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

هنر اِجرا (performance art)

هنر اِجرا

نوعی فعالیت هنری مدرن که در حضور تماشاگر اجرا می‌شود، و آمیزه‌ای است از عناصر هنرهای بصری[۱] و نمایشی[۲]، همچون موسیقی، فیلم، تئاتر و شعرخوانی. هنر اجرا در دهۀ ۱۹۱۰ پا گرفت، ولی در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ و اوایل دهۀ ۱۹۷۰ به‌اوج شکوفایی خود رسید. با سایر گونه‌های بیانیِ پیشتاز، به‌ویژه هنر بدنی[۳]، رخداد[۴]، و هنر سیلابی[۵] وجوه اشتراکی دارد. آن را گاهی مترادف رخداد می‌گیرند، ولی رخداد معمولاً غیررسمی‌تر و فی‌البداهه‌تر است؛ هنر اجرا معمولاً برنامه‌ریزی دقیق‌تری دارد و عموماً تماشاگران را در اجرا دخالت نمی‌دهد. هنر اجرا تاریخ پرفرازونشیبی داشته است. در دهۀ ۱۹۱۰ فتوریست[۶]ها و دادائیست‌[۷]ها با اَعمال غیرمتعارف یا شیرین‌کاری‌های خود جلب توجه می‌کردند. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ سوررئالیست‌[۸]ها این راه را ادامه دادند، و در دهۀ ۱۹۵۰ ایوز کلاین[۹]، هنرمند فرانسوی، به نمایش‌هایی این چنینی دست زد؛ مثلاً زنی را بر آن داشت تا بدن لخت آغشته به رنگ خود را بر روی بومی در کف نگارخانه بمالد، در حالی‌که این صحنه با قطعه‌ای از موسیقی‌های مینیمالیستی[۱۰] خودش همراهی می‌شد. لیکن در دهۀ ۱۹۶۰ بود که هنر اجرا در مقام هنری مستقل به رسمیت شناخته شد، و نام آن نخستین‌بار حدود ۱۹۷۰ به‌کار رفت. هنر اجرا انواع متفاوت بسیاری را دربر می‌گیرد، از خنده‌آور و لوده‌وار تا خشونت‌آمیز و تکان‌دهنده؛ همچون کار گروه موسوم به اقدامیان وین[۱۱] که اعضای آن بارها به‌دلیل اجراهایی شامل برهنگی، خون‌ریزی، و اجابت مزاج دستگیر شدند. گاهی هنر اجرا هنر «زنده» نیز نامیده می‌شود و با اَغراض سیاسی همراه است، ولی اغلب تخّیلات شخصی هنرمند را بیان می‌کند. نام‌آورترین نمایندگان هنر اجرا عبارت‌اند از لوری اندرسون[۱۲]، آهنگ‌ساز زن امریکایی، که آن را در موسیقی‌اش به‌کار می‌بَرد؛ گروه انگلیسیِ گیلبرت و جورج[۱۳] که همۀ زندگی خود را اجرای مستمری از هنر اجرا می‌دانند؛ و یوزف بویسِ[۱۴] آلمانی، که از تندروترین و پرنفوذترین هنرمندان دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ است. شاید معروف‌ترین اجرای بویس، اثری با نام چگونگی توضیح تصاویر به خرگوش مرده[۱۵]؟ (۱۹۶۵) باشد؛ که دربارۀ نقاشی‌های نگارخانه‌ای در دوسلدورف، برای خرگوش مرده‌ای که در آغوش گرفته بود، سخن می‌گفت. بویس اثر خود را این‌گونه تشریح کرد: «تابلوی پیچیده‌ای دربارۀ مسائل زبان، و مسائل فکر و شعور انسان، و شعور حیوانات». در هر حال بسیاری از افراد، این گونه اجراها را مهمل و متظاهرانه می‌دانند.

 


  1. visual
  2. theatrical
  3. body art
  4. happening
  5. fluxus art
  6. Futurist
  7. Dadaist
  8. surreal
  9. Yves Klein
  10. Minimalist
  11. Vienna Actionists
  12. Laurie Anderson
  13. Gilbert and George
  14. Joseph Beuys
  15. How to Explain Pictures to a Dead Hare