ویکتور فرانکل

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
ویکتور فرانکل
مقبره ویکتور فرانکل در وین
ویکتور فرانکل Viktor Frankl
زادروز وین 1905
درگذشت وین 1997
ملیت اتریشی
نام‌های دیگر ویکتور امیل فرانکل
تحصیلات و محل تحصیل مدرک پزشکی‌ در 1930 از دانشگاه وین، مدرک دکترا در 1948 در رشتۀ فلسفه
شغل و تخصص اصلی روان‌درمانگر
شغل و تخصص های دیگر عصب‌شناس
آثار از اردوگاه مرگ تا وجودگرایی-انسان در جست‌و‌جوی معنا: مقدمه‌ای بر معنادرمانی- پزشک و روح-انسان در جستجوی معنای غایی
گروه مقاله روانشناسی و روانپزشکی
پست تخصصی مدیر بخش عصبی بیمارستان روتچیلد- مدیر کلینیک عصب‌شناسی وین- استاد دانشگاه وین در رشتۀ عصب‌شناسی و روان‌پزشکی
جوایز و افتخارات واضع نظریۀ معنادرمانی (لوگوتراپی)، دریافت جایزۀ اسکار پفيستر از انجمن روان‌پزشکی امریکا

ویکتور فرانکل (1905-1997) (Viktor Frankl)                

(با نام کامل: ویکتور امیل فرانکل[۱]روان‌درمانگر و عصب‌شناس اتریشی و واضع نظریۀ معنادرمانی (لوگوتراپی[۲]). معنادرمانی، پس از روان‌کاوی زیگموند_فروید و روان‌شناسی آلفرد_آدلر سومین مکتب روان‌درمانیِ وین شمرده می‌شود. پیشرفت‌های اولیۀ فرانکل تحت تأثیر مکاتباتش با فروید و آدلر بود که بعدها نیز به صورت ملاقات‌های شخصی ادامه پیدا کرد، هر چند که به مرور تفکراتش منفک از آن‌ها شد و از لحاظ فکری فاصله گرفت. بر پایۀ نظریۀ او، نیاز اصلی انسان همانا یافتن معنایی برای زندگی است. فرانکل اعتقاد داشت که تلاش برای یافتن معنا در زندگی، اساسی‌ترین نیروی محرکۀ هر شخص در زندگی‌اش است. در معنادرمانی، بیمار در جهتی راهنمایی می‌شود که معنای زندگی خود را دریابد.

ویکتور فرانکل در خانواده‌ای یهودی در وین[۳] متولد شد. پدرش، گابریل فرانکل، مردی بسیار خشن و مقرراتی بود که در سازمانی دولتی کار می‌کرد. مادرش، اِلسا، زنی بسیار مهربان و متدین بود. ویکتور دومین فرزند خانواده و به شدت هم کنجکاو بود. از همان اوایل زندگی، به روان‌شناسی علاقه نشان داد. برای امتحان پایانی در ژیمنازیوم[۴]، مقاله‌ای دربارۀ روان‌شناسیِ تفکر فلسفی نوشت. پس از فارغ‌التحصیلی از ژیمنازیوم در 1923، در دانشگاه وین پزشکی خواند و در 1930 مدرک پزشکی‌اش را گرفت. در 1933 به بخش زنانِ متمایل به خودکشی واقع در بیمارستان روان‌پزشکی منتقل شد. در 1937 به دو رشتۀ عصب‌شناسی (نورولوژی[۵]) و روان‌پزشکی[۶] پرداخت و در این دو رشته تخصص گرفت. از 1940 تا 1942، مدیر بخش عصبی بیمارستان روتچیلد[۷] و از 1946 تا 1970 ، مدیر کلینیک عصب‌شناسی وین بود. در 1947 استاد دانشگاه وین در رشتۀ عصب‌شناسی و روان‌پزشکی شد. در 1948 در رشتۀ فلسفه مدرک دکترا گرفت.

او در 1942 ازدواج کرد اما در سپتامبر همان سال نازی‌ها او را همراه با همسر، پدر و مادر و برادرش اسیر و روانۀ اردوگاه کار اجباری آشویتس[۸] کردند. پدرش آن‌جا از گرسنگی جان داد، مادر و برادرش کشته شدند، و همسرش به اردوگاه کار اجباری برگن بلزن[۹] انتقال یافت، که در نهایت نیز از بین رفت. از 1942 تا 1945، در مجموع در چهار اردوگاه به سر برد و تنها عضو خانواده‌اش بود که زنده ماند. او طی اقامت در اردوگاه‌ها و انتقال از اردوگاهی به اردوگاه دیگر، سرانجام تسلیم بیماری تب تیفویید شد، اما تنها چیزی که باعث شد از این بیماری مهلک جان سالم به در بَرَد، انگیزه و تلاشش برای نوشتن دوبارۀ کتاب پزشک و روح[۱۰] بود که پیش‌تر نگهبان‌ها پیدا کرده و از بین برده بودند. حوادث تلخ و دردناک اقامت در آن اردوگاه‌ها بود که سبب شد او به اهمیت معنا در زندگی و این‌که در هر مصیبتی معنایی نهفته است، به‌طور کامل واقف شود و تجربیات ملموس خود از آن دورۀ سخت را بعدها در کتاب از اردوگاه مرگ تا وجودگرایی[۱۱] (1959) به رشتۀ تحریر درآورد. مشهورترین اثرش با عنوان انسان در جست‌و‌جوی معنا: مقدمه‌ای بر معنادرمانی[۱۲] (که به فارسی هم ترجمه و منتشر شده است) نیز روایت تجربیاتش در دورانی است که در اردوگاه‌های نازی‌ها بود و او را به این باور رساند که زندگی تحت هر شرایطی (و حتی مصیبت‌بارترین نوع آن) واجد معناست و انسان بدون رنج کشیدن و دست‌و‌پنجه نرم کردن با مرگ، نمی‌تواند کامل شود. ویکتور فرانکل 39 کتاب چاپ و منتشر کرد که بسیاری از آن‌ها به 24 زبان زندۀ دنیا هم ترجمه شد. او چند ماه قبل از مرگش در 1996، کتاب انسان در جستجوی معنای غایی[۱۳] را منتشر کرد. از دیگر آثار اوست: خدا در ناخودآگاه[۱۴] و فریاد ناشنیده برای معنا[۱۵]

انجمن روان‌پزشکی امریکا[۱۶] جایزۀ اسکار پفيستر[۱۷]  1985 را به خاطر کمک‌های مهم فرانکل به مذهب و روان‍‌پزشکی به او اهدا کرد. فرانکل تا سال 1990، یعنی تا سن 85 سالگی در دانشگاه وین تدریس می‌کرد. در 1992 بنیاد ویکتور فرانکل به همت دوستان و اعضای خانواده‌اش تأسیس شد، که همچنان نیز مشغول فعالیت است. او در 1997 بر اثر نارسایی قلبی در وین درگذشت.  

 

منابع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Viktor_Frankl

https://www.britannica.com/biography/Viktor-Emil-Frankl

https://www.verywellmind.com/an-overview-of-victor-frankl-s-logotherapy-4159308

 


  1. Viktor Emil Frankl
  2. logotherapy
  3. Vienna
  4. Gymnasium
  5. neurology
  6. psychiatry
  7. Rothschild Hospital
  8. Auschwitz concentration camp
  9. Bergen-Belsen
  10. The Doctor and the Soul​
  11. From Death-Camp to Existentialism
  12. Man's Search For Meaning: An Introduction to Logotherapy
  13. Man's search for Ultimate
  14. The Unconscious God
  15. The Unheard Cry for Meaning
  16. (The American Psychiatric Association (APA
  17. The Oskar Pfister Award