یونان باستان

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

یونان باستان (Greece, ancient)

آکروپوليس، آتن
آکروپوليس، آتن

تمدنی باستانی که ۲۵۰۰ سال پیش در کرانه‌های دریای ایونی[۱] و دریای اژه[۲] (یونان و ساحل غربی ترکیۀ کنونی) شکوفا شد. گرچه جمعیت یونان باستان هرگز از مرز ۲میلیون نفر نگذشت، اما نوآوری‌های شگرف در فلسفه، سیاست، علوم، معماری و هنر از ویژگی‌های یونان باستان است.

منشأ و مبدأ. با زوال تمدن موکنایی یا میسنی[۳] (ح ۱۱۰۰ـ۱۴۰۰پ‌م)، موجی از مهاجمان شمالی منطقه را اشغال کردند؛ این اقوام ـ آخایایی‌ها[۴]، آیولی‌ها[۵]، ایونیایی‌ها[۶] و دوری‌ها[۷] ـ در پیش از تاریخ به‌سر می‌بردند؛ از این رو اطلاع چندانی از عصر تاریک[۸] تا ۸۰۰پ‌م نداریم؛ از این تاریخ، آنان دارای خط و نگارش شدند و یک‌جانشین شدند. روستاهای آن‌ها به دولت ـ شهرهایی با مرکزیت بازار و آکروپولیس[۹] (ارگ شهر) برای دفاع تبدیل شدند. موقعیت جغرافیایی کوهستانی و رقابت تنگاتنگ بر سر زمین‌های حاصل‌خیز از یکپارچگی شهرها جلوگیری کرد و سبب شد یونانیان به دریا روآورند. در ۷۵۰ـ۵۵۰پ‌م آنان سوداگران بزرگی شدند که روغن زیتون، شراب و پارچه‌ صادر و غلات، الوار، فلزات و برده وارد می‌کردند. در سراسر سواحل مدیترانه و دریای سیاه مهاجرنشین‌های یونانی ساخته شد. نیرومندترین دولت ـ شهرها آتِن، با قدرتمندترین نیروی دریایی، و اسپارت با توانمندترین جنگاوران بودند.

جنگ با امپراتوری هَخامَنِشی. پس از ۵۴۵پ‌م، ایران شهرهای ایونیا در آسیای صغیر را تصرف کرد. شورش ناموفق آنان (۴۹۴ـ۴۹۹پ‌م) به‌کمک آتِنی‌ها سبب حملۀ داریوش اول، شاهنشاه ایران، به یونان در ۴۹۰پ‌م شد؛ اما آتِنی‌ها در جبهۀ ماراتون[۱۰] او را شکست دادند. حملۀ دیگر ایرانیان در زمان خشایارشا به شکست دریایی وی در سالامیس[۱۱] (۴۸۰پ‌م) و در خشکی در جبهۀ پلاته[۱۲] (۴۷۹پ‌م) انجامید. شهرهای ایونیا آزاد شدند و با آتن اتحادیه‌ای دریایی به نام اتحادیۀ دِلوسی[۱۳]، تشکیل دادند. تمدن یونانی در آتِن قرن ۵ به اوج شکوفایی رسید که آن دوره به «عصر زَرّین[۱۴]» مشهور شد.

حکومت. یونانیان قدیم گرچه زبان و دین مشترک داشتند، ولی هرگز کشور واحد تشکیل ندادند. دولت ـ شهرها استقلال نظام‌های سیاسی مختلف خود را حفظ کردند. اغلب آن‌ها از پادشاهی به حکومت اشراف زمین‌دار، و از آن به اُلیگارشی[۱۵] (حکومت گروهی اندک از ثروتمندان) یا دِموکراسی رسیدند. حکومت اِسپارت، الیگارشی نظامی با پادشاهان موروثی بود. آتِن نمونۀ موفق‌ترین دموکراسی بود؛ جایی که سولون[۱۶] در آن مجموعۀ قوانینی را به اجرا گذاشت (۵۹۴پ‌م) و کلیس‌تِنِس[۱۷] قانون اساسی دموکراتیک را در ۵۰۷پ‌م برقرار ساخت. همۀ شهروندان آتِن در مجمع قانون‌گذاری، خدمت می‌کردند، و هر سال ۵۰۰ نفر، به حکم قرعه، از بین آنان برای تشکیل شورای حاکم انتخاب می‌شدند. دموکراسی آتِن انحصاری بود (زنان و بردگانْ شهروند محسوب نمی‌شدند)، اما آرمان‌های سیاسی پایدار حکومت مردم، تساوی در‌برابر قانون و محاکمه با حضور هیئت منصفه از آن ریشه گرفتند.

دین. یونانیان اعتقاد داشتند که خدایان و الهگان جاویدان با قدرت‌های فراانسانی بر آنان نظارت دارند و رویدادها را هدایت می‌کنند. اساطیر پیچیده‌ای به خدایان اصلی افزوده شد؛ خدایانی که تصور می‌شد در کوه المپ[۱۸] زندگی می‌کنند، همچون زئوس[۱۹]، هِرا[۲۰]، آرِس[۲۱]، آفرودیت[۲۲]، و آپولون[۲۳]. در پرستش‌گاه‌هایی کاهن‌ها و کاهنه‌ها مدعی پیش‌گویی آینده بودند. جشنواره‌های مذهبی همواره با رویدادهای ورزشی، همچون بازی‌های اُلَمپیک، همراه بودند. یونانیان بیشتر به دو و میدانی، مشت‌زنی، کُشتی و اَرابه‌رانی علاقه داشتند.

فرهنگ. یونانی‌ها، به‌ویژه آتِنی‌ها، رشد و خلاقیت فردی را تشویق می‌کردند. از شهروندان انتظار خواندن و نوشتن داشتند. مدارس ویژۀ فن سخنوری، موسیقی، حقوق و پزشکی آموزش می‌دادند. متفکران یونانی، چون اَفلاطون و اَرَسطو، پایه و اساس فلسفه و علوم را گذاشتند. تکامل نظام‌مند خرد و اندیشه، آثار پیش‌گامی در هندسه، زیست‌شناسی، فیزیک، و تاریخ خلق کرد. هنر با دریافتی از زیبایی براساس اندیشه‌های نظم و تناسب دگرگون شد. نویسندگان یونانی شکل‌های نوین بیان، مانند نمایش‌نامه و شعر حماسی را خلق کردند که به الگویی برای ادبیات بعدی غربی تبدیل شد.

انحطاط. پریکلس[۲۴]، رهبر دِموکرات آتن (۴۵۵ـ۴۲۹پ‌م)، کوشید آتِن را به امپراتوری تبدیل کند. بدگمانی به بلندپروازی‌های او به جنگ پلوپونزی[۲۵] (۴۳۱ـ۴۰۴پ‌م) انجامید، که به عصر زَرّین پایان داد و قدرت نظامی آتن را نابود کرد. اِسپارت به قدرت برتر یونانی تبدیل شد؛ تا این‌که خود مغلوب تبس (طیوه)[۲۶] (۳۷۸ـ۳۷۱پ‌م) شد. جنگ‌های مداوم بین شهرها به فیلیپ دوم مقدونی[۲۷] فرصت داد تا یونان را در ۳۳۸پ‌م تسخیر کند. فرزند او اِسکَندَر، امپراتوری‌ای نظامی پدید آورد که تا هند وسعت داشت. همین امر سبب گسترش فرهنگ یونانی در سراسر جهان شد. در قرن ۳پ‌م، دولت ـ شهرها کوشیدند استقلال خود را در‌برابر مَقدونیه، مِصر و روم از طریق تشکیل فدراسیون‌هایی، مانند اتحادیۀ آخایایی[۲۸] و اتحادیۀ اِتولیایی[۲۹] حفظ کنند؛ اما اغلب درگیر جنگ با یکدیگر بودند. روم، یونان را در ۱۴۶پ‌م منضم کرد و دولت ـ شهرها نقش سیاسی خود را به‌کلی ازدست دادند، اما رومی‌ها بخش عمدۀ مذهب، فلسفه و هنر یونانی را وام گرفتند. از این‌رو، برخی از جنبه‌های اصلی تمدن یونان حفظ شد و آن را با جامعۀ امروزی می‌توان پیوند زد.


  1. Ionian Sea
  2. Aegean Sea
  3. Mycenaean
  4. Achaeans
  5. Aeolians
  6. Ionians
  7. Dorians
  8. Dark Age
  9. Acropolis
  10. Marathon
  11. Salamis
  12. Plataea
  13. Delian League
  14. Golden Age
  15. Oligarchy
  16. Solon
  17. Cleisthenes
  18. Mount Olympus
  19. Zeus
  20. Hera
  21. Ares
  22. Aphrodite
  23. Apollo
  24. Pericles
  25. Peloponnesian War
  26. Thebes
  27. Philip II of Macedon
  28. Achaean League
  29. Aetolian League