باد، ایزد
باد، ایزَد
هجدهمین آفریدۀ اَهورامَزدا، همکار خُرداد و ایزد موکل بر ازدواج و نِکاح. در اَوِستایی، واتَه؛ و در پهلوی، وات است. در بُنَدهِش، باد مردِ روشن پانزده سالهای است که از زمین آفریده شده و جامۀ سبز بر تن و موزۀ چوبین بر پا دارد و سخت دلپذیر و به آیین است و برای مردمان چون جان در بدن میماند. باد زهری را که اهریمن با زمین و گیاه آمیخته بود، با آب شست و با این آب، دریاها را فراهم آورد. دیوان برآشفتند و باد را آلودند و سست و تکهتکه کردند. این است که باد در دم و بازدم مردمان و جانوران میوزد. نظم چیزها از باد است؛ از باد است که آب در هوا معلق نمیماند و فرومیبارد. آب را باد به دریا غلتانده است. دیوان از توانایی باد در خشم میشوند و او را میفریبند، تا به این اندیشه بیفتد که کس از او نیرومندتر نیست. آنگاه باد چنان میوزد که همۀ دار و درخت سر راهش را از جا میکند و تاریکی همهجا را فرامیگیرد. سرانجام گَرشاسپ بر او چیره شده و او را ناگزیر میکند که پیمان بندد تا به زیر زمین رفته و نگهداری زمین و آسمان را که اَهورامَزدا به او سپرده است برعهده گیرد. اَهورامَزدا در روز رستاخیز برای زندهکردن مردگان، استخوان را از زمین، خون را از آب، موی را از گیاه و جان را از باد میخواهد. در تقویم زردشتی روز بیست و دوم هر ماه باد روز نامیده میشود.