بارکلی، جورج (۱۶۸۵ـ۱۷۵۳)
بارکْلی، جورج (۱۶۸۵ـ۱۷۵۳)(Berkeley, George)
فیلسوف و روحانی ایرلندی. مادرش اصلاً ایرلندی بود اما پدرش، که در ایرلند بهدنیا آمده بود، تباری انگلیسی داشت. تحصیلات مقدماتی را در دوبلین[۱] سپری کرد و سپس بهتدریس زبان یونانی و عبری و الهیات مشغول شد. در ۱۷۰۹ به کلیسا پیوست و کشیش شد. با آثار فرانسیس بیکن[۲]، دکارت[۳]، لاک[۴]، مالبرانش[۵]، لایبنیتس[۶] نیوتون و افلاطونیان کیمبریج آشنا شد. از همین زمان بنیادهای فلسفۀ خود را پیافکند. دو اثر نخستین بارکلی، در موضوع ریاضیات، بی ذکر نام مؤلف بهچاپ رسید. درپی این رسالههای نخستین، بارکلی تألیف آثار مهمش را آغاز کرد و دیری به مطالعه و تألیف گذراند. در ایرلند به مشاغل دینی روی آورد و در ۱۷۲۸ ازدواج کرد. از ۱۷۳۴ تا پایان عمر اسقف شهر زادگاهش کِلوین[۷]، بود. ایدئالیسم ذهنی بارکلی یکسره مبتنی بر نفی مادیت عالم است. به باور بارکلی، تقسیم عالم به «عالم معقول» و «عالم محسوس» که دکارت بدان قائل است، ناموجّه است، چرا که امر محسوس خود در عقل خانه دارد. بارکلی به این نتیجه میرسد که واقعیت مستقل از ذهن وجود ندارد و اعتقاد به وجود تصوّرات انتزاعی و به تبع آن اعتقاد به موجودات و امور عینی را در زبان باید جست. بارکلی رویکرد خداناباورانۀ ریاضیدانان و فیزیکدانان همروزگار خود، بهویژه نیوتون، را نیز نقد کرده است. از آثارش: دربارۀ رؤیت[۸] (۱۷۰۹)، رساله در باب علم انسانی[۹] (۱۷۱۰)، سه گفتوشنود میان هیلاس و فیلونوس در رد شکّاکان و ملحدان[۱۰]۱۰ (۱۷۱۳)، آلکیفرون[۱۱]، آنالیست[۱۲].