زیست توده
زیستْتوده (biomass)
کلّ تودۀ موجودات زنده، در ناحیهای معیّن. همچنین، این اصطلاح را برای توصیف تودۀ گونهای خاص، مانند زیستتودۀ کرم خاکی؛ دستهای عام، مانند زیستتودۀ حیوانات علفخوار[۱]؛ یا هرچیز دیگر در یک زیستگاه[۲] بهکار میبرند. از زیستتودۀ گیاهی کلّ کرۀ زمین نیز برآوردهایی در دست است. زیستتوده ممکن است تودۀ موجودات زنده در وضع موجود، معروف به زیستتودۀ تَر[۳]، یا پس از خشکشدن و ازدستدادن همۀ آبشان، معروف به زیستتودۀ خشک[۴]، باشد. با اندازهگیریهای زیستتوده میتوان کنشهای متقابل بین سازوارهها، ثبات این برهمکنشها، و تغییر میزان جمعیت این موجودات را بررسی نمود. افزایش زیستتوده منجربه رشد میشود. از اینرو، زیستتوده معیار مناسبی برای تعیین میزان رشد سازوارهها در زیستگاههای خاص است. در گیاهان، افزایش زیستتوده براثر فرآیند نورساخت (فتوسنتز)[۵] روی میدهد. در علفخواران، افزایش زیستتوده به موجودبودن خوراک گیاهی وابسته است. مطالعۀ زیستتودۀ یک زیستگاه، شیوهای مفید برای بررسی و مشاهده چگونگی گذار غذا از سازوارهای به سازوارۀ دیگر در طول زنجیره غذایی[۶] و از طریق شبکههای غذایی[۷] است. حدود دوسوم جمعیت جهان با سوزاندن زیستتوده، که معمولاً چوب است، غذا میپزند و آب گرم میکنند. زیستتودۀ گیاهی نوعی منبع انرژی احیاپذیر است، زیرا منابع جایگزین آن نسبتاً سریع رشد میکنند. اما سوختهای فسیلی، که در ابتدا از زیستتوده تشکیل شدهاند، چندان کُند انباشته میشوند که نمیتوان آنها را تجدیدپذیر دانست. سوزاندن زیستتودهای که بهعنوان نواحی طبیعی اکوسیستم، جنگلها، علفزارها، و انواع هیمه و هیزم شناخته میشوند، سالانه ۳.۵میلیون تُن کربن، بهصورت دیاکسید کربن تولید میکند که حدود ۴۰ درصد دیاکسید کربن تولید شده در جهان است.