شعر عینی
شِعر عینی (concrete poetry)
نوعی قالب شعری در قرن ۲۰ که در آن تصویری حاصل از آرایش حروف و کلمات خلق و بهجای قالبهای شعری مرسوم استفاده میکنند. اوج شکوفایی آن در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود، امّا یکی از نخستین و خلاقترین شاعرانی که آن را بهکار برد گیوم آپولینر[۱] فرانسوی بود که در شعر «میبارد[۲]» (۱۹۱۸) کلمات را در ستونهای عمودی بلندی چید تا بارش را القا کند. شعر عینی تاحدودی با الهام از دادا[۳] و سوررئالیسم[۴] کوشید از یک سو از تنگناهای شعر سنتی بگریزد و از سوی دیگر با برقراری پیوند میان واژهها و تصویرها به شعر روح و گسترۀ تازهای ببخشد. پیدایش رویکردهای تازه به زبان و معنی در نشانهشناسی[۵] نیز دیگر منبع الهامبخش آن بود. شعر نهتنها اثری کلامی، که یک شیء (وجه تسمیۀ شعر عینی) بهشمار میرفت که باید هم خوانده و هم دیده میشد. انواع حروفچینی، که نخستین دستگاههای واژهپرداز فراهم آوردند، انگیزۀ تازهای برای شعر عینی چاپی فراهم آورد؛ و درحال حاضر شاعرانی سرگرم بررسی امکان استفاده از شعرها و تصویرهای رایانهایاند. یکی از پرآوازهترین نویسندگان شعر عینی ایان همیلتون فینلی[۶] (۱۹۲۵ـ ) نویسنده و هنرمند اسکاتلندی است. شعر عینی، بهرغم نسبت نزدیکش با شعر مصور[۷]، از نظر اهمیتی که به تأثیر بصری شعر میدهد با آن تفاوت دارد. شعر مصور متن کامل مستقلی است که در آن آرایش کلمات شکل مشخصی بهوجود میآورد. شعر عینی، برعکس، معمولاً شعری است که در آن عنصر بصری تنها در شکلی که سطرها میسازند خلاصه نمیشود بلکه جزء لاینفکی از تجربۀ شعر را نیز تشکیل میدهد. به سخن دیگر، قرار نیست که متن آن مستقل از شکلی که نشان میدهد خوانده شود. تفاوت شعر مصور و شعر عینی: در شعر عینی بهجای طرحهای معیّن هندسی، یا اشکال دیگری که در شعر نگاشتی (مصور) معمول بود، شاعر هر شعر را با طرح دلخواه خود که معمولاً تجسم عینی درونمایۀ شعر است، ارائه میدهد بهطوری که هر شعر شکلی متفاوت از دیگر اشعار دارد.