هارتلی، دیوید (۱۷۰۵ـ۱۷۵۷)
هارْتْلی، دِیْوید (۱۷۰۵ـ۱۷۵۷)(Hartley, David)
فیلسوف و پزشک انگلیسی. در آرملی[۱] (اکنون بخشی از لیدز) یورکشر[۲]، متولد شد و در جیزس کالج[۳]، دانشگاه کیمبریج، درس خواند. در آغاز برای کار و خدمت در کلیسا تحصیل کرد اما، از آنجا که با نکتههایی از اصول عقاید کلیسای انگلستان موافق نبود، تحصیل در رشتۀ پزشکی را پیش گرفت. در نیوآرک[۴]، بری سنت ادموندز[۵]، لندن، و باث[۶] طبابت کرد و در شهر اخیر درگذشت. کتاب مهم هارتلی، ملاحظاتی دربارۀ انسان، کالبدش، وظیفهاش و انتظاراتش[۷] (۲ جلد، ۱۷۴۹)، نخستین کوششی برای تبیین همۀ پدیدههای ذهن براساس نظریۀ تداعی معانی بهشمار میرود. اگرچه متفکرانی پیش از او، ازجمله جان لاک[۸] و دیوید هیوم[۹]، برای توصیف بسیاری از محتویات و فرآیندهای تکاملیافتهتر ذهنی از «اصل تداعی[۱۰]» استفاده کرده بودند، هارتلی عقاید آنان را به مرحلۀ تازهای از جامعیت رساند. او، همانند آنان، ذهن را، پیش از تجربۀ حسی، یک «لوح ساده[۱۱]»، لوحی سفید، میانگاشت اما قوانین رشد ذهنی از طریق تداعیهای همجوار[۱۲] را چندان بسط داد که نه فقط پدیدههایی چون حافظه بلکه تخیل و عقل و عواطف را نیز دربر میگرفت. هارتلی استدلال میکرد که عواطف رشدیافته یا بالغ، محصول احساسهای ابتدایی و سادهای هستند که بر بنیاد قانون کلی مجاورت[۱۳] به هممیپیوندند، همبستگیهای تازهای مییابند و عواطف پیچیده را به بار میآورند. یکی دیگر از نظریههای عمدۀ هارتلی به ماهیت فیزیکی احساس مربوط میشد؛ این نظریه از کتاب نورشناسی[۱۴] (۱۷۰۴) سِر آیزاک نیوتون[۱۵] سرچشمه گرفت. بنابر استدلال هارتلی، هر احساسی از جهان بیرونی نوعی حرکت ارتعاشی در عصبِ تحریکشده ایجاد میکند و ارتعاشهای متناظری در مادۀ مغزی پدید میآورد. او معتقد بود که محرکهای ارسالشده از مغز به ماهیچهها بر همین منوال عمل میکنند.