لارنس، دیوید هربرت (۱۸۸۵ـ۱۹۳۰)
لارِنس، دِیوید هِربِرت (۱۸۸۵ـ۱۹۳۰)(Lawrence, David Herbert)
دیوید هربرت لارنس David Herbert Lawrence | |
---|---|
زادروز |
۱۸۸۵م |
درگذشت | ۱۹۳۰م |
ملیت | انگلیسی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل در یونیورسیتی کالج ناتینگم شر |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده |
آثار | زنان عاشق (۱۹۲۱)؛ فاسق خانم چترلی (۱۹۲۸) |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
خویشاوندان سرشناس | فریدا فون ریشتهوفن (همسر) |
(معروف به؛ دی اچ لارنس) نویسندۀ انگلیسی. آثارش مبین اعتقاد او به خلاقیت میل جنسی و عواطف و مطابقت آن با طبیعت انسانی است و اینکه دنیای صنعتی مدرن را خطری برای آرمان یک زندگی کامل و پراحساس میبیند. نوشتههایش اولینبار با انتشار رمان شرححالگونۀ طاووس سفید[۱] (۱۹۱۱) و پسران و عشاق[۲] (۱۹۱۳) توجه همگان را به خود جلب کرد. رمانهای دیگر او عبارتاند از رنگینکمان[۳] (۱۹۱۵)، زنان عاشق[۴] (۱۹۲۱) و فاسق خانم چترلی[۵] (۱۹۲۸). از او داستانهای کوتاهی نیز بهجا مانده است، ازجمله «زنی که به سفر رفت[۶]» که آن را در فاصلۀ ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۵ در مکزیک نوشت. مجموعه اشعار[۷] او در ۱۹۲۸ انتشار یافت. لارنس تلاش کرد با بهکارگیری ساختار و محتوایی درهمتنیده عواطف و مشتهیات واقعی را به وجهی که در گذشته نظیر نداشت در قالب نوع جدیدی از رمان عرضه کند. این تلاش اغلب به مناقشۀ او با دیدگاههای خشک رسمی و غیررسمی میانجامید و نگرش او به روابط جنسی، بهمنزلۀ نیروی محرکه و پیونددهندۀ زندگی، غالباً سانسور میشد. رنگینکمان به اتهام زشتنگاری ممنوع شد وفاسق خانم چترلی پس از حذف آنچه قبیح تلقی میشد در ۱۹۳۲ در انگلیس بهچاپ رسید. پدر لارنس در ناتینگمشر[۸] کارگر معدن بود. لارنس در یونیورسیتی کالج[۹] همین شهر تحصیل کرد. ابتدا منشی بود و بعد آموزگار شد. در ۱۹۰۸ به لندن رفت و به نوشتن پرداخت. با مرگ مادر لارنس در ۱۹۱۱ بحرانی در زندگی وی پدید آمد. عشق مادرش به او در سومین رمانش، پسران و عشاق منعکس شد. در ۱۹۱۴ با فریدا فون ریشتهوفن[۱۰]، همسر سابق استادش در دانشگاه ازدواج کرد، که از ۱۹۱۲ با وی فرار کرده بود، و هموست که در قالب شخصیت اورسلا برانگون[۱۱] در رمانهایرنگینکمان و دنبالۀ آن زنان عاشق ظاهر میشود. تابعیت آلمانی همسرش و مخالفت لارنس با جنگ جهانی اوّل به اخراج آنان از منزلشان در کورنوال[۱۲] منجر شد (۱۹۱۷). از آن به بعد آنان بهندرت در انگلیس بودند. مسافرتهای لارنس الهامبخش یک رشته سفرنامههای عالی شد، ازجمله شفق در ایتالیا[۱۳] (۱۹۱۶)، دریا و جزیرۀ ساردین[۱۴] و صبحهای مکزیک[۱۵] (۱۹۲۷). علاقۀ لارنس به تمدن آزتک[۱۶] الهامبخش وی برای بنیادگذاری اجتماعی آرمانی در مکزیک شد و در رمان مکزیکی خود، مار پردار[۱۷] (۱۹۲۶)، به توصیف و تشریح مذهبی عارفانه و در عین حال ارضاکنندۀ جنسی پرداخت. مکاشفات[۱۸] (۱۹۳۲) تفسیری روشنگرانه از کتاب مکاشفۀ یوحنا[۱۹] و آخرین کتاب کامل اوست.
- ↑ The White Peacok
- ↑ Sons and Lovers
- ↑ The Rainbow
- ↑ Women in Love
- ↑ Lady Chatterley’s Lover
- ↑ The Women Who Rode Away
- ↑ Collected Poems
- ↑ Nottinghamshire
- ↑ University College
- ↑ Frieda von Richthofen
- ↑ Ursula Brangwen
- ↑ Cornwall
- ↑ Twilight in Italy
- ↑ Sea and Sardinia
- ↑ Morning in Mexico
- ↑ Aztec
- ↑ The Plumed Serpent
- ↑ Apocalypse
- ↑ Book of Revelation