تجزیه و تلاشی
تجزیه و تلاشی (Decomposition)
(یا: فساد) در اکثر اکوسیستمها، در واقع، قسمت عمدۀ زیستتودۀ گیاهی را گیاهخواران نمیخورند، بلکه مستقیماً وارد زنجیرۀ غذایی تجزیهکننده میشود. اکوسیستمهای خاکی حاوی تقریباً دو برابر زیستتودۀ گیاهی، حاوی مادۀ گیاهی مرده (پوده یا مواد زاید) است، که جماعت کثیری از موجودات زنده از آن تغذیه میکند. امّا، شاید بهعلت آن که قسمت اعظم این فرآیند در زیرِ زمین یا زیر آب پنهان است، تجزیه و فساد قابل توجهی را که در خور آن است بر نیانگیخته است، هرچند که برخی اجتماعات با ورود مادۀ آلی مرده پایدار میماند. مثلاً، منبع غذایی عمدۀ نگهدارندۀ حیات در کف اقیانوس و بسیاری از رودخانههای جنگلی از چیزهای مرده ـ از برگهای فروریختۀ درختان کرانۀ رودخانه، تا نهنگها و پلانکتون مردهای که به قعر اقیانوس فرو میروند ـ ناشی میشود. تجزیه و تلاشی هم به طریقۀ فیزیکی و هم بیولوژیکی روی میدهد. تجزیهکنندگان (پروکاریوتها هستهها و قارچها) مادۀ آلی مرکب را به صورتهای غیر آلی سادهتری میشکنند و تجزیه میکنند که در این صورت برای گیاه در دسترس است. به این فرآیند کانیسازی میگویند. این فرآیند در بازیافت مواد غذایی آشکارا نقش تعیینکننده دارد. هرچند پودهخواران (مدفوعخواران) مستقیماً از مواد گیاهی در حال فساد یا تجزیهگران میکروبی که روی ماده میزیند، تغذیه میکنند، پوده (مواد زائد) را به کانی تبدیل نمیکنند. اما، فعالیتهای تغذیهای آنها از اندازۀ اجزاء میکاهد، و مساحت سطح را برای حملۀ میکروبی افزایش میدهد. بنابراین، با حضور تجزیهگران و پودهخواران، هردو، کارایی تجزیه و تلاشی به بالاترین حد خود میرسد. بازماندههای گیاه مرده خیلی مغذی نیست. چوب، سرشار از مواد ساختاری سخت هضم مانند سلولز و لینین (مواد چربی بافتهای چوب) است، و درختان برگریز (خزاندار) قسمت اعظم مواد مغذی را از برگهایشان، پیش از فروافتادن آن، پس میگیرند. این که چرا حیوانات بسیار کمی با توانایی هضم سلولز تکامل یافتهاند همچنان در پردهای از ابهام است، چرا که سلولز ازجمله اجزاء عمدۀ گیاهان بهشمار میآید؛ در عوض حیوانات برای هضم آن به باکتریها و تکیاختهها، وابستهاند. برعکس، جانوران مرده بسیار مغذیاند بنابراین گسترهای از لاشهخواران خواهان آن هستند، و غالباً پیش از آن که فرصت تجزیه و تلاشی بیابند، خورده میشوند.