دیوکالیون
دِئوکالیون (Deucalion)
در اساطیر یونان، پسر پرومتئوس[۱]، شاه فتیا[۲]، و همتای نوح[۳] در عهد عتیق[۴]. درپی هشدار پرومتئوس مبنی بر قریبالوقوعبودن طوفان، دئوکالیون و همسرش پورا[۵] کشتیای ساختند و بر آن سوار شدند و پس از نُه روز بر قلۀ کوه پارناسوس[۶] به خشکی نشستند. درپی فرونشستن سیلاب، از سنگهایی که بر طبق دستور از روی شانههایشان پرتاب کردند زنان و مردانی پدید آمدند. این داستان نخستینبار در بیبلیوتکه[۷]، منسوب به آپولودوروس[۸]، دانشمند آتنی، آمده و پس از او اووید[۹]، شاعر رومی، در تناسخات/دگردیسیها[۱۰] شاخ و برگهایی بر آن افزوده است. در روایت این اسطوره در بوئتیا[۱۱] اوگوگس[۱۲]، شاه تب[۱۳]، و در نسخۀ آرکادیا[۱۴] داردانوس[۱۵] جای دئوکالیون را گرفته است. در روایتهای دیگر، به جای پارناسوس، کوههای گرانیا[۱۶] یا کوه اوتروس[۱۷] در تسالی ذکر شدهاند.