پیانوی خودنواز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Player piano.jpg|بندانگشتی|پیانوی خودنواز]] | |||
پیانوی خودنواز (player piano) | پیانوی خودنواز (player piano) | ||
پیانوی مکانیکی که در آن حرکتهای کلاویهها روی حلقۀ کاغذی سوراخداری بازسازی شده و بهکمک آن صوت تولید میشود. چکشها طوری ساخته شدهاند که نه با حرکت دست بر کلاویهها بلکه به کمک فشار هوا به سیمها ضربه بزنند. این عمل به کمک یک حلقه کاغذ سوراخدار انجام میشود که روی یک سلسله درزهای مربوط به الگوی موسیقایی حرکت میکند و فقط هنگامی که سوراخها بر درزها منطبق شوند به هوا اجازۀ عبور میدهد. پدالهای [[هارمونیوم]] این مکانیسم را بهکار میاندازند. شدت و ضعف صدا ابتدا در اختیار عملکرد دستهای نوازنده بود و کموبیش به مهارت آنها بستگی داشت، اما بعدها درست چنان که نوازندۀ ماهری آنها را ضبط کرده باشد بهصورت مکانیکی بازسازی شد. [[دبوسی، کلود (۱۸۶۲ـ۱۹۱۸)|دبوسی]]<ref>Debussy</ref>، مالر<ref>Mahler </ref> و [[استراوینسکی، ایگور (۱۸۸۲ـ۱۹۷۱)|استراوینسکی]]<ref>Stravinsky </ref> آثار خود را بر همین کاغذها ثبت کردند. کنسرت دوئو ـ آرت (هنر دوتایی)<ref>Duo-Art </ref> موسیقی این پیانو را با چنان جزئیات دقیقی بازسازی و ارائه کرد که تماشاگران نمیتوانستند اجرای زنده را از اجرای بازسازیشده تشخیص دهند. بااینحال این پیانو بدون نوازنده چیزی جز یک وسیلۀ پخش صداهای ضبطشده نیست، و در این عرصه جای خود را به [[گرامافون]] داده است. در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ آهنگساز امریکایی [[کانلن نانکارو]]<ref>Conlon Nancarrow </ref> متوجه قابلیت درونی این ساز برای نواختن قطعاتی شد که هیچ انسانی قادر به اجرای آنها ـ با آن نوسانهای بهدقت مهارشدۀ سرعت، یا تعداد بسیار زیاد نتها ـ نبود، و درپی آن ''اتودهایی برای پیانوی خودنواز''<ref>''Etudes for player piano'' </ref> خود پدید آورد. در ۱۹۸۶ شرکت ونیزی بوزِندورفِر<ref>Bosendorfer</ref> سازی تولید کرد که ادعا میشد میتواند تکتک نوآنسهای یک اجرا را بازسازی کند. حسگرهای اپتیکی کار کلاویهها، چکشها و پدالها را ۸۰۰ بار در ثانیه بررسی میکنند و اطلاعات ثبتشده وارد رایانه میشود. این اطلاعات بر یک نوار یا دیسکت ذخیره میشود و میتوان آن را برای «اجرا» به پیانو بازگرداند | |||
---- | |||
پیانوی مکانیکی که در آن حرکتهای کلاویهها روی حلقۀ کاغذی سوراخداری بازسازی شده و بهکمک آن صوت تولید میشود. چکشها طوری ساخته شدهاند که نه با حرکت دست بر کلاویهها بلکه به کمک فشار هوا به سیمها ضربه بزنند. این عمل به کمک یک حلقه کاغذ سوراخدار انجام میشود که روی یک سلسله درزهای مربوط به الگوی موسیقایی حرکت میکند و فقط هنگامی که سوراخها بر درزها منطبق شوند به هوا اجازۀ عبور میدهد. پدالهای هارمونیوم این مکانیسم را بهکار میاندازند. شدت و ضعف صدا ابتدا در اختیار عملکرد دستهای نوازنده بود و کموبیش به مهارت آنها بستگی داشت، اما بعدها درست چنان که نوازندۀ ماهری آنها را ضبط کرده باشد بهصورت مکانیکی بازسازی شد. دبوسی<ref>Debussy</ref>، مالر<ref>Mahler </ref> و استراوینسکی<ref>Stravinsky </ref> آثار خود را بر همین کاغذها ثبت کردند. کنسرت دوئو ـ آرت (هنر دوتایی)<ref>Duo-Art </ref> موسیقی این پیانو را با چنان جزئیات دقیقی بازسازی و ارائه کرد که تماشاگران نمیتوانستند اجرای زنده را از اجرای بازسازیشده تشخیص دهند. بااینحال این پیانو بدون نوازنده چیزی جز یک وسیلۀ پخش صداهای ضبطشده نیست، و در این عرصه جای خود را به گرامافون داده است. در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ آهنگساز امریکایی کانلن نانکارو<ref>Conlon Nancarrow </ref> متوجه قابلیت درونی این ساز برای نواختن قطعاتی شد که هیچ انسانی قادر به اجرای آنها ـ با آن نوسانهای بهدقت مهارشدۀ سرعت، یا تعداد بسیار زیاد نتها ـ نبود، و درپی آن ''اتودهایی برای پیانوی خودنواز''<ref>''Etudes for player piano'' </ref> خود پدید آورد. در ۱۹۸۶ شرکت ونیزی بوزِندورفِر<ref>Bosendorfer</ref> سازی تولید کرد که ادعا میشد میتواند تکتک نوآنسهای یک اجرا را بازسازی کند. حسگرهای اپتیکی کار کلاویهها، چکشها و پدالها را ۸۰۰ بار در ثانیه بررسی میکنند و اطلاعات ثبتشده وارد رایانه میشود. این اطلاعات بر یک نوار یا دیسکت ذخیره میشود و میتوان آن را برای «اجرا» به پیانو بازگرداند | |||
<br/> <!--13221200--> | <br/> <!--13221200--> | ||
[[Category:موسیقی]] [[Category:سازهای غیرایرانی]] | [[Category:موسیقی]] [[Category:سازهای غیرایرانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۲۳
پیانوی خودنواز (player piano)
پیانوی مکانیکی که در آن حرکتهای کلاویهها روی حلقۀ کاغذی سوراخداری بازسازی شده و بهکمک آن صوت تولید میشود. چکشها طوری ساخته شدهاند که نه با حرکت دست بر کلاویهها بلکه به کمک فشار هوا به سیمها ضربه بزنند. این عمل به کمک یک حلقه کاغذ سوراخدار انجام میشود که روی یک سلسله درزهای مربوط به الگوی موسیقایی حرکت میکند و فقط هنگامی که سوراخها بر درزها منطبق شوند به هوا اجازۀ عبور میدهد. پدالهای هارمونیوم این مکانیسم را بهکار میاندازند. شدت و ضعف صدا ابتدا در اختیار عملکرد دستهای نوازنده بود و کموبیش به مهارت آنها بستگی داشت، اما بعدها درست چنان که نوازندۀ ماهری آنها را ضبط کرده باشد بهصورت مکانیکی بازسازی شد. دبوسی[۱]، مالر[۲] و استراوینسکی[۳] آثار خود را بر همین کاغذها ثبت کردند. کنسرت دوئو ـ آرت (هنر دوتایی)[۴] موسیقی این پیانو را با چنان جزئیات دقیقی بازسازی و ارائه کرد که تماشاگران نمیتوانستند اجرای زنده را از اجرای بازسازیشده تشخیص دهند. بااینحال این پیانو بدون نوازنده چیزی جز یک وسیلۀ پخش صداهای ضبطشده نیست، و در این عرصه جای خود را به گرامافون داده است. در دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ آهنگساز امریکایی کانلن نانکارو[۵] متوجه قابلیت درونی این ساز برای نواختن قطعاتی شد که هیچ انسانی قادر به اجرای آنها ـ با آن نوسانهای بهدقت مهارشدۀ سرعت، یا تعداد بسیار زیاد نتها ـ نبود، و درپی آن اتودهایی برای پیانوی خودنواز[۶] خود پدید آورد. در ۱۹۸۶ شرکت ونیزی بوزِندورفِر[۷] سازی تولید کرد که ادعا میشد میتواند تکتک نوآنسهای یک اجرا را بازسازی کند. حسگرهای اپتیکی کار کلاویهها، چکشها و پدالها را ۸۰۰ بار در ثانیه بررسی میکنند و اطلاعات ثبتشده وارد رایانه میشود. این اطلاعات بر یک نوار یا دیسکت ذخیره میشود و میتوان آن را برای «اجرا» به پیانو بازگرداند