ارغنون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
اَرغَنون (Organon)
اَرغَنون (Organon)


(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان ارسطو، مشّائیان<ref>Peripatetics
(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]]، مشّائیان<ref>Peripatetics
</ref>، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهاده‌اند: مقولات<ref>Categories  
</ref>، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهاده‌اند: مقولات<ref>Categories  
</ref> (کاتگوریای)، در مقوله‌های دهگانه؛ عبارت (تعبیر)<ref>Interpretation </ref> (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول<ref>Prior Analytics </ref> (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم<ref>Posterior Analytics </ref> (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع<ref>Topics </ref> (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی<ref>Sophistical Refutations</ref> (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و سفسطه. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده می‌شود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفته‌اند و مشائیان آن‌ها را به ترتیب منطقی در ''ارغنون'' گنجانده‌اند. مابعدالطبیعۀ<ref> Metaphysics</ref> ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ''ارغنون'' دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت داده‌اند که مشائیان از آن‌ها بی‌خبر بوده‌اند. ''ارغنون'' یگانه اثر ارسطوست که هیچ‌گاه مفقود نشده است. ''ارغنون'' در مدرسه‌ای که خود او در لوکایون (لوکیون)<ref>''Lyceum''</ref> گشود، تدریس می‌شد و بخش‌هایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ هلنیستی<ref> Hellenistic </ref> همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی<ref>Stoic </ref> غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی<ref>Scholastics </ref> تحصیل منطق براساس ''ارغنون'' را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بی‌چون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرن‌ها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری جورج بول<ref>George Boole</ref> رفته‌رفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنان‌که اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه می‌شود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نام‌های ''رتوریکه''، در فن خطابه، و ''پری پویتیکس''، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.
</ref> (کاتگوریای)، در مقوله‌های دهگانه؛ عبارت (تعبیر)<ref>Interpretation </ref> (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول<ref>Prior Analytics </ref> (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم<ref>Posterior Analytics </ref> (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع<ref>Topics </ref> (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی<ref>Sophistical Refutations</ref> (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و [[سفسطه]]. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده می‌شود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفته‌اند و مشائیان آن‌ها را به ترتیب منطقی در ''ارغنون'' گنجانده‌اند. مابعدالطبیعۀ<ref> Metaphysics</ref> ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ''ارغنون'' دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت داده‌اند که مشائیان از آن‌ها بی‌خبر بوده‌اند. ''ارغنون'' یگانه اثر ارسطوست که هیچ‌گاه مفقود نشده است. ''ارغنون'' در مدرسه‌ای که خود او در لوکایون (لوکیون)<ref>''Lyceum''</ref> گشود، تدریس می‌شد و بخش‌هایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ [[هلنیستی، تمدن|هلنیستی]]<ref> Hellenistic </ref> همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی<ref>Stoic </ref> غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی<ref>Scholastics </ref> تحصیل منطق براساس ''ارغنون'' را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بی‌چون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرن‌ها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری [[بول، جورج (۱۸۱۵ـ۱۸۶۴)|جورج بول]]<ref>George Boole</ref> رفته‌رفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنان‌که اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه می‌شود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نام‌های ''رتوریکه''، در فن خطابه، و ''پری پویتیکس''، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.


&nbsp;
<br />


----
----

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۷

اَرغَنون (Organon)

(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان ارسطو، مشّائیان[۱]، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهاده‌اند: مقولات[۲] (کاتگوریای)، در مقوله‌های دهگانه؛ عبارت (تعبیر)[۳] (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول[۴] (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم[۵] (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع[۶] (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی[۷] (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و سفسطه. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده می‌شود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفته‌اند و مشائیان آن‌ها را به ترتیب منطقی در ارغنون گنجانده‌اند. مابعدالطبیعۀ[۸] ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ارغنون دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت داده‌اند که مشائیان از آن‌ها بی‌خبر بوده‌اند. ارغنون یگانه اثر ارسطوست که هیچ‌گاه مفقود نشده است. ارغنون در مدرسه‌ای که خود او در لوکایون (لوکیون)[۹] گشود، تدریس می‌شد و بخش‌هایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ هلنیستی[۱۰] همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی[۱۱] غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی[۱۲] تحصیل منطق براساس ارغنون را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بی‌چون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرن‌ها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری جورج بول[۱۳] رفته‌رفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنان‌که اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه می‌شود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نام‌های رتوریکه، در فن خطابه، و پری پویتیکس، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.



  1. Peripatetics
  2. Categories
  3. Interpretation
  4. Prior Analytics
  5. Posterior Analytics
  6. Topics
  7. Sophistical Refutations
  8. Metaphysics
  9. Lyceum
  10. Hellenistic
  11. Stoic
  12. Scholastics
  13. George Boole