ستارخان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}(ملقب به: «سردار ملی») مجاهد معروف در [[مشروطیت، انقلاب|انقلاب مشروطیت]]. از اهالی ارسباران و پسر حاجحسن قراچهداغی و نخستین کسی بود که در دورۀ [[استبداد صغیر]] در تبریز، در برابر نیروهای دولتی مقاومت و مردم را ضد آنها تحریک کرد. قبل از مشروطیت، شغل فراشباشی داشت و از عیاران و لوطیهای محله امیرخیز تبریز و از ارادتمندان [[ثقه الاسلام تبریزی ، میرزا علی (۱۲۷۷ـ ۱۳۳۰ق)|میرزا علی آقای ثقةالاسلام]]، پیشوای فرقۀ [[شیخیه|شیخیۀ]] آذربایجان، بود. یکبار با مأمورین ولیعهد (محمدعلیشاه) درافتاد و از تبریز گریخت و مدتی به راهزنی مشغول بود، اما پس از مدتی به تبریز بازگشت و به شغل دلالی اسب پرداخت. از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ تا ۸ ربیعالثانی ۱۳۲۷، رئیس مجاهدین مدافع تبریز بود و در مقاومت شدید و طاقتفرسای اهالی شهر در مقابل قشون دولتی، شهامتِ بسزایی از خود نشان داد. بعد از فتح تهران، به دعوت [[خراسانی، ملا محمد کاظم|ملا محمدکاظم خراسانی]]، همراهِ گروهی از مجاهدان خود به تهران آمد (۱۳۲۸ق) که با استقبال کمنظیر مردم تهران روبهرو شد. او به همراه مجاهدانش در [[پارک اتابک]]، محل سفارت روسیه در تهران،ساکن گردید و در وقایع سیاسی روز به اعتدالیون متمایل شد و نسبت به [[بهبهانی، سید عبدالله (نجف ۱۲۶۰ـ تهران ۱۳۲۸ق)|سیدعبدالله بهبهانی]] ارادتی خاص یافت. پس از ترور سیدعبدالله (۱۳۲۸ق)، مجلس دستور خلع سلاح عمومی را صادر کرد. ستارخان و مجاهدانش که آن را ترفندی علیه نیروهای انقلابی میدانستند، نخست بدینکار گردن ننهادند و همین امر، موجب درگیری میان نیروهای دولتی به ریاست [[یپرم خان ارمنی (گنجه ۱۲۸۴ـ همدان ۱۳۳۰ق)|یپرمخان]] با ستارخان در پارک گردید که به شهادت گروهی از مجاهدان و زخمیشدن ستارخان انجامید (۳۰ رجب۱۳۲۸ق). او چند سال، از این زخم رنج برد و در تهران درگذشت و در [[باغ طوطی، گورستان|باغ طوطی]] در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دفن شد. | }}(ملقب به: «سردار ملی») مجاهد معروف در [[مشروطیت، انقلاب|انقلاب مشروطیت]]. از اهالی ارسباران و پسر حاجحسن قراچهداغی و نخستین کسی بود که در دورۀ [[استبداد صغیر]] در تبریز، در برابر نیروهای دولتی مقاومت و مردم را ضد آنها تحریک کرد. قبل از مشروطیت، شغل فراشباشی داشت و از عیاران و لوطیهای محله امیرخیز تبریز و از ارادتمندان [[ثقه الاسلام تبریزی ، میرزا علی (۱۲۷۷ـ ۱۳۳۰ق)|میرزا علی آقای ثقةالاسلام]]، پیشوای فرقۀ [[شیخیه|شیخیۀ]] آذربایجان، بود. یکبار با مأمورین ولیعهد ([[محمدعلی شاه قاجار (تبریز ۱۲۸۹ـ ایتالیا ۱۳۴۴ق)|محمدعلیشاه]]) درافتاد و از تبریز گریخت و مدتی به راهزنی مشغول بود، اما پس از مدتی به تبریز بازگشت و به شغل دلالی اسب پرداخت. از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ تا ۸ ربیعالثانی ۱۳۲۷، رئیس مجاهدین مدافع تبریز بود و در مقاومت شدید و طاقتفرسای اهالی شهر در مقابل قشون دولتی، شهامتِ بسزایی از خود نشان داد. بعد از فتح تهران، به دعوت [[خراسانی، ملا محمد کاظم|ملا محمدکاظم خراسانی]]، همراهِ گروهی از مجاهدان خود به تهران آمد (۱۳۲۸ق) که با استقبال کمنظیر مردم تهران روبهرو شد. او به همراه مجاهدانش در [[پارک اتابک]]، محل سفارت روسیه در تهران،ساکن گردید و در وقایع سیاسی روز به اعتدالیون متمایل شد و نسبت به [[بهبهانی، سید عبدالله (نجف ۱۲۶۰ـ تهران ۱۳۲۸ق)|سیدعبدالله بهبهانی]] ارادتی خاص یافت. پس از ترور سیدعبدالله (۱۳۲۸ق)، مجلس دستور خلع سلاح عمومی را صادر کرد. ستارخان و مجاهدانش که آن را ترفندی علیه نیروهای انقلابی میدانستند، نخست بدینکار گردن ننهادند و همین امر، موجب درگیری میان نیروهای دولتی به ریاست [[یپرم خان ارمنی (گنجه ۱۲۸۴ـ همدان ۱۳۳۰ق)|یپرمخان]] با ستارخان در پارک گردید که به شهادت گروهی از مجاهدان و زخمیشدن ستارخان انجامید (۳۰ رجب۱۳۲۸ق). او چند سال، از این زخم رنج برد و در تهران درگذشت و در [[باغ طوطی، گورستان|باغ طوطی]] در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دفن شد. | ||
<br><!--25089900--> | <br><!--25089900--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:دورۀ پهلوی]] | [[رده:دورۀ پهلوی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۹
ستّارخان (تبریز ۱۲۸۲ـ تهران ۱۳۳۲ق)
ستّارخان | |
---|---|
زادروز |
تبریز ۱۲۸۲ق |
درگذشت | تهران ۱۳۳۲ق |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | مبارز سیاسی |
لقب | سردار ملی |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
(ملقب به: «سردار ملی») مجاهد معروف در انقلاب مشروطیت. از اهالی ارسباران و پسر حاجحسن قراچهداغی و نخستین کسی بود که در دورۀ استبداد صغیر در تبریز، در برابر نیروهای دولتی مقاومت و مردم را ضد آنها تحریک کرد. قبل از مشروطیت، شغل فراشباشی داشت و از عیاران و لوطیهای محله امیرخیز تبریز و از ارادتمندان میرزا علی آقای ثقةالاسلام، پیشوای فرقۀ شیخیۀ آذربایجان، بود. یکبار با مأمورین ولیعهد (محمدعلیشاه) درافتاد و از تبریز گریخت و مدتی به راهزنی مشغول بود، اما پس از مدتی به تبریز بازگشت و به شغل دلالی اسب پرداخت. از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ تا ۸ ربیعالثانی ۱۳۲۷، رئیس مجاهدین مدافع تبریز بود و در مقاومت شدید و طاقتفرسای اهالی شهر در مقابل قشون دولتی، شهامتِ بسزایی از خود نشان داد. بعد از فتح تهران، به دعوت ملا محمدکاظم خراسانی، همراهِ گروهی از مجاهدان خود به تهران آمد (۱۳۲۸ق) که با استقبال کمنظیر مردم تهران روبهرو شد. او به همراه مجاهدانش در پارک اتابک، محل سفارت روسیه در تهران،ساکن گردید و در وقایع سیاسی روز به اعتدالیون متمایل شد و نسبت به سیدعبدالله بهبهانی ارادتی خاص یافت. پس از ترور سیدعبدالله (۱۳۲۸ق)، مجلس دستور خلع سلاح عمومی را صادر کرد. ستارخان و مجاهدانش که آن را ترفندی علیه نیروهای انقلابی میدانستند، نخست بدینکار گردن ننهادند و همین امر، موجب درگیری میان نیروهای دولتی به ریاست یپرمخان با ستارخان در پارک گردید که به شهادت گروهی از مجاهدان و زخمیشدن ستارخان انجامید (۳۰ رجب۱۳۲۸ق). او چند سال، از این زخم رنج برد و در تهران درگذشت و در باغ طوطی در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دفن شد.