وال کیلمر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
(نام کامل: وال ادوارد کیلمر<ref>Val Edward Kilmer</ref>) از ستارگان سینمای امریکا در دهههای 1990 و 2000م. در نوجوانی وارد آموزشگاه جولیارد<ref>Juilliard School's</ref> هالیوود شد و دورۀ نمایش آن را گذراند. در همین سالها برای نخستین بار روی صحنه رفت. بعدها نیز کار تئاتر را به موازات فعالیتهای سینماییاش ادامه داد. از جمله در جشنوارۀ نمایشهای شکسپیری کلرادو (در ۱۹۸۸م) در نقش «[[هملت]]» ظاهر شد. | (نام کامل: وال ادوارد کیلمر<ref>Val Edward Kilmer</ref>) از ستارگان سینمای امریکا در دهههای 1990 و 2000م. در نوجوانی وارد آموزشگاه جولیارد<ref>Juilliard School's</ref> هالیوود شد و دورۀ نمایش آن را گذراند. در همین سالها برای نخستین بار روی صحنه رفت. بعدها نیز کار تئاتر را به موازات فعالیتهای سینماییاش ادامه داد. از جمله در جشنوارۀ نمایشهای شکسپیری کلرادو (در ۱۹۸۸م) در نقش «[[هملت]]» ظاهر شد. | ||
نخستین حضور سینمایی کیلمر ایفای نقش اصلی کمدی ''فوق سرّی''<ref>''Top Secret!''</ref> (1984م) بود. او در این هجویۀ فیلمهای جاسوسی نقش یک ستارۀ [[راک، موسیقی|راک]] را داشت که در آلمانی خیالی (ترکیبی از آلمان شرقی سابق و آلمان نازی) درگیر یک ماجرای دیوانهوار جاسوسی میشود. فیلم بعدیاش، ''نابغۀ واقعی''<ref>''Real Genius''</ref>، باز هم اثری کمدی بود. ایفای نقش رقیب [[کروز، تام (۱۹۶۲)|تام کروز]]<ref>Tom Cruise</ref>، میان جمع خلبانان جوان و خوشسیمای فیلم ''تاپ گان''<ref>''Top Gun''</ref> نخستین ایفای نقش جدی او به شمار میآید. پس از آن، در ''بید''<ref>''Willow''</ref> (تقلید سطحی و بیمایۀ ران هاوارد<ref>Ron Howard</ref> از فانتزیهای [[لوکاس، جورج (۱۹۴۴)|لوکاس]]<ref>George Lucas</ref> / [[اسپیلبرگ، استیون (۱۹۴۷)|اسپیلبرگ]]<ref>Steven Spielberg</ref>) در نقش قهرمان یک ماجرای افسانهای ظاهر شد. روابط دوستانۀ کیلمر و ستارۀ انگلیسی فیلم، جوآن ولی<ref>Joanne Whalley</ref>، در طول فیلمبرداری به ازدواج آن دو انجامید (از ۱۹۸۸ - ۱۹۹۶م). دیگر کار مشترک این زوج فیلم نوآر کوچک و کمهزینۀ ''من را دوباره بکش''<ref>''Kill me again''</ref> است که آن دو با حضور در آن به نقشهای آشنای این گونه آثار جان بخشیدند: کارآگاهی خصوصی که به اغوای زنی شهرآشوب درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز میشود. [[اولیور استون]] به کیلمر که پیش از این در ''فوق سری'' در نقش یک ستارۀ راک ظاهر شده بود، بخت آن را داد تا در فیلم ''دورز''<ref>''The Doors''</ref> به اسطورۀ جیم موریسون<ref>Jim Morrison</ref>، بت نسل سرگشتۀ دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م، جان بخشد. کیلمر برای ایفای نقش موریسون از صدای [[باریتون (اصطلاح)|باریتون]] خوبش به نحو احسن بهره گرفت و در صحنههای کنسرت، به صورت زنده ترانههای موریسون را شخصاً اجرا کرد. ''دورز'' از کیلمر یک ستاره ساخت. از آن پس در طیف متنوعی از آثار (جنایی، فانتزی، وسترن، کمدی و...) ظاهر شده و مسیر پرنشیبوفرازی را پشت سر نهاده است: ایفای نقش یک بازپرس دورگۀ افبیآیِ<ref>FBI</ref> درگیر با معضلات تبعیض نژادی در ''تندردل''<ref><bdi>''Thunderheart''</bdi></ref> از نقشآفرینیِ مشابهِ [[ویلم دفو]] در ''میسیسیپی میسوزد''<ref>''Mississippi Burning''</ref> (ساختۀ [[پارکر، آلن (۱۹۴۴)|آلن پارکر]]<ref>Alan Parker</ref> - ۱۹۸۸) وام گرفته شده بود. ایفای نقش دزد دستوپاچلفتیِ ''مککوی واقعی''<ref>''The Real McCoy''</ref> را میتوان در حکم بازگشت کیلمر به کمدیهای اولیهاش دانست. در حالی که در آثار نوآر از ''من را دوباره بکش'' گرفته تا ایفای نقشی دوم در مخمصه<ref>''Heat''</ref> (کنار [[آل پاچینو]] و [[رابرت دنیرو]]) کمابیش موفق بوده است، حضورش در فیلمهای وسترن مثل ''بیلی د کید''<ref><bdi>''Billy the Kid''</bdi></ref> (1989م) و ''توماستون''<ref>''Tombstone''</ref> (1993م) کمتر نشانی از این توفیق دارد. در فیلم تلویزیونی ''بیلی د کید'' نتوانست چیزی به تصویرِ ارائهشده توسط [[پل نیومن]] از این شخصیت در ''تیراندازِ چپدست''<ref>''The Left Handed Gun''</ref> (ساختۀ [[پن، آرتور (۱۹۲۲)|آرتور پن]]<ref>Arthur Penn</ref> - ۱۹۵۸م) که بر مبنای همان متن ساخته شده بود، بیفزاید. حضورش در ''توماستون'' اگرچه موفقتر، ولی همچنان فاقد بداعتی چشمگیر بود. وجه افتراقِ اصلیِ داک هالیدیِ<ref>Doc Holliday</ref> ارائهشده توسط او در این فیلم با تصویر دیگر این شخصیتِ اسطورهایِ غرب وحشی که در همان سالها توسط [[دنیس کواید]]<ref>Dennis Quaid</ref> در و''ایات ارپ''<ref>''Wyatt Earp''</ref> (1994م) ارائه شد و با اجراهای کلاسیک [[کرک داگلاس]] در ''جدال در اوکی کورال''<ref>''Gunfight at the O.K. Corral''</ref> (ساختۀ جان استرجس<ref>John Sturges</ref> - ۱۹۵۷م) و ویکتور ماتیور<ref>Victor Mature</ref> در ''کلمانتاین عزیزم''<ref>''My Darling Clementine''</ref> ([[جان فورد]] - ۱۹۴۶م) در تکیۀ بجای کیلمر بر عامل طنز بود. با امتناع [[مایکل کیتون]] از ایفای نقش «[[بتمن]]» در سومین قسمت این مجموعه، ''بتمن برای همیشه''<ref><bdi>''batman forever''</bdi></ref>، کیلمر پذیرای این نقش شد. در حالی که در این نقش نه مثل کیتون توانست از طریق تأکید بر وجوه درونیتر این شخصیت به ارائۀ تصویری شخصی از آن دست یابد و نه توان زنده کردن تصویر قراردادی و آشنای بتمنِ داستانهای مصور را در اذهان داشت. با ایفای نقش دستیار دکتر مورویِ روانپریش در ''جزیرۀ دکتر مورو''<ref>''The Island of Dr. Moreau''</ref>، پس از [[جانی دپ]] در ''دون خوان دیمارکو''<ref>''Don Juan DeMarco''</ref> (ساختۀ جرمی لون<ref>Jeremy Leven</ref> - ۱۹۹۵م)، دومین بازیگر از نسل جوان بازیگران آن سالها بود که بخت حضور در کنار [[مارلون براندو]] را در فیلمی یافت که البته حاصل کار، اثری مغشوش و تأسفآور است که جزو ضعیفترین نقاط کارنامۀ براندو، کیلمر و کارگردانش (جان فرانکنهایمر<ref>John Frankenheimer</ref>) به شمار میآید. | نخستین حضور سینمایی کیلمر ایفای نقش اصلی کمدی ''فوق سرّی''<ref>''Top Secret!''</ref> (1984م) بود. او در این هجویۀ فیلمهای جاسوسی نقش یک ستارۀ [[راک، موسیقی|راک]] را داشت که در آلمانی خیالی (ترکیبی از آلمان شرقی سابق و آلمان نازی) درگیر یک ماجرای دیوانهوار جاسوسی میشود. فیلم بعدیاش، ''نابغۀ واقعی''<ref>''Real Genius''</ref>، باز هم اثری کمدی بود. ایفای نقش رقیب [[کروز، تام (۱۹۶۲)|تام کروز]]<ref>Tom Cruise</ref>، میان جمع خلبانان جوان و خوشسیمای فیلم ''تاپ گان''<ref>''Top Gun''</ref> نخستین ایفای نقش جدی او به شمار میآید. پس از آن، در ''بید''<ref>''Willow''</ref> (تقلید سطحی و بیمایۀ ران هاوارد<ref>Ron Howard</ref> از فانتزیهای [[لوکاس، جورج (۱۹۴۴)|لوکاس]]<ref>George Lucas</ref> / [[اسپیلبرگ، استیون (۱۹۴۷)|اسپیلبرگ]]<ref>Steven Spielberg</ref>) در نقش قهرمان یک ماجرای افسانهای ظاهر شد. روابط دوستانۀ کیلمر و ستارۀ انگلیسی فیلم، جوآن ولی<ref>Joanne Whalley</ref>، در طول فیلمبرداری به ازدواج آن دو انجامید (از ۱۹۸۸ - ۱۹۹۶م). دیگر کار مشترک این زوج فیلم نوآر کوچک و کمهزینۀ ''من را دوباره بکش''<ref>''Kill me again''</ref> است که آن دو با حضور در آن به نقشهای آشنای این گونه آثار جان بخشیدند: کارآگاهی خصوصی که به اغوای زنی شهرآشوب درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز میشود. [[اولیور استون]] به کیلمر که پیش از این در ''فوق سری'' در نقش یک ستارۀ راک ظاهر شده بود، بخت آن را داد تا در فیلم ''دورز''<ref>''The Doors''</ref> به اسطورۀ جیم موریسون<ref>Jim Morrison</ref>، بت نسل سرگشتۀ دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م، جان بخشد. کیلمر برای ایفای نقش موریسون از صدای [[باریتون (اصطلاح)|باریتون]] خوبش به نحو احسن بهره گرفت و در صحنههای کنسرت، به صورت زنده ترانههای موریسون را شخصاً اجرا کرد. ''دورز'' از کیلمر یک ستاره ساخت. از آن پس در طیف متنوعی از آثار (جنایی، فانتزی، وسترن، کمدی و...) ظاهر شده و مسیر پرنشیبوفرازی را پشت سر نهاده است: ایفای نقش یک بازپرس دورگۀ افبیآیِ<ref>FBI</ref> درگیر با معضلات تبعیض نژادی در ''تندردل''<ref><bdi>''Thunderheart''</bdi></ref> از نقشآفرینیِ مشابهِ [[ویلم دفو]] در ''میسیسیپی میسوزد''<ref>''Mississippi Burning''</ref> (ساختۀ [[پارکر، آلن (۱۹۴۴)|آلن پارکر]]<ref>Alan Parker</ref> - ۱۹۸۸) وام گرفته شده بود. ایفای نقش دزد دستوپاچلفتیِ ''مککوی واقعی''<ref>''The Real McCoy''</ref> را میتوان در حکم بازگشت کیلمر به کمدیهای اولیهاش دانست. در حالی که در آثار نوآر از ''من را دوباره بکش'' گرفته تا ایفای نقشی دوم در مخمصه<ref>''Heat''</ref> (کنار [[آل پاچینو]] و [[رابرت دنیرو]]) کمابیش موفق بوده است، حضورش در فیلمهای وسترن مثل ''بیلی د کید''<ref><bdi>''Billy the Kid''</bdi></ref> (1989م) و ''توماستون''<ref>''Tombstone''</ref> (1993م) کمتر نشانی از این توفیق دارد. در فیلم تلویزیونی ''بیلی د کید'' نتوانست چیزی به تصویرِ ارائهشده توسط [[پل نیومن]] از این شخصیت در ''تیراندازِ چپدست''<ref>''The Left Handed Gun''</ref> (ساختۀ [[پن، آرتور (۱۹۲۲)|آرتور پن]]<ref>Arthur Penn</ref> - ۱۹۵۸م) که بر مبنای همان متن ساخته شده بود، بیفزاید. حضورش در ''توماستون'' اگرچه موفقتر، ولی همچنان فاقد بداعتی چشمگیر بود. وجه افتراقِ اصلیِ داک هالیدیِ<ref>Doc Holliday</ref> ارائهشده توسط او در این فیلم با تصویر دیگر این شخصیتِ اسطورهایِ غرب وحشی که در همان سالها توسط [[دنیس کواید]]<ref>Dennis Quaid</ref> در و''ایات ارپ''<ref>''Wyatt Earp''</ref> (1994م) ارائه شد و با اجراهای کلاسیک [[کرک داگلاس]] در ''جدال در اوکی کورال''<ref>''Gunfight at the O.K. Corral''</ref> (ساختۀ جان استرجس<ref>John Sturges</ref> - ۱۹۵۷م) و ویکتور ماتیور<ref>Victor Mature</ref> در ''کلمانتاین عزیزم''<ref>''My Darling Clementine''</ref> ([[جان فورد]] - ۱۹۴۶م) در تکیۀ بجای کیلمر بر عامل طنز بود. با امتناع [[مایکل کیتون]] از ایفای نقش «[[بتمن]]» در سومین قسمت این مجموعه، ''بتمن برای همیشه''<ref><bdi>''batman forever''</bdi></ref>، کیلمر پذیرای این نقش شد. در حالی که در این نقش نه مثل کیتون توانست از طریق تأکید بر وجوه درونیتر این شخصیت به ارائۀ تصویری شخصی از آن دست یابد و نه توان زنده کردن تصویر قراردادی و آشنای بتمنِ داستانهای مصور را در اذهان داشت. با ایفای نقش دستیار دکتر مورویِ روانپریش در ''جزیرۀ دکتر مورو''<ref>''The Island of Dr. Moreau''</ref>، پس از [[جانی دپ]] در ''دون خوان دیمارکو''<ref>''Don Juan DeMarco''</ref> (ساختۀ جرمی لون<ref>Jeremy Leven</ref> - ۱۹۹۵م)، دومین بازیگر از نسل جوان بازیگران آن سالها بود که بخت حضور در کنار [[مارلون براندو]] را در فیلمی یافت که البته حاصل کار، اثری مغشوش و تأسفآور است که جزو ضعیفترین نقاط کارنامۀ براندو، کیلمر و کارگردانش (جان فرانکنهایمر<ref>John Frankenheimer</ref>) به شمار میآید. | ||
'''برخی دیگر از آثار سینمایی''' | |||
* ''شبح و ظلمت''<ref>''The Ghost and the Darkness''</ref> (استیون هاپکینز<ref>Stephen Hopkins</ref> - ۱۹۹۶) | |||
* ''قدیس''<ref>''The Saint''</ref> (فیلیپ نویس<ref>Phillip Noyce</ref> - 1997) | |||
* ''در نگاه اول''<ref><bdi>''At First Sight''</bdi></ref> (اروین وینکلر<ref>Irwin Winkler</ref> - 1999) | |||
* ''پول کثیف''<ref><bdi>''Hard Cash''</bdi></ref> (پردراگ آنتونیهویچ<ref>Predrag Antonijević</ref> - 2002) | |||
* ''اسکندر''<ref><bdi>Alexander</bdi></ref> ([[استون، اولیور (۱۹۴۶)|اولیور استون]] - 2004) در نقش [[فیلیپ مقدونی دوم (۳۸۲ـ۳۳۶پ م)|فیلیپ مقدونی دوم]] | |||
* ''آزمایش هرجومرج''<ref>''The Chaos Experiment''</ref> (فیلیپ مارتینز<ref>Philippe Martinez</ref> - 2009) | |||
* ''کشتن مرد ایرلندی''<ref><bdi>''Kill the Irishman''</bdi></ref> (جاناتان هنزلی<ref>Jonathan Hensleigh</ref> - ۲۰۱۱) | |||
* ''تویکست''<ref>''Twixt''</ref> ([[کاپولا، فرانسیس (۱۹۳۹)|فرانسیس فورد کاپولا]] - 2011) | |||
* ''فوقالعاده''<ref><bdi>''The Super''</bdi></ref> (استیفن ریک<ref>Stephan Rick</ref> - ۲۰۱۷) | |||
* ''منفعت''<ref><bdi>''Paydirt''</bdi></ref> (کریستین سسما<ref>Christian Sesma</ref> - 2020) | |||
* ''تاپ گان: ماوریک''<ref><bdi>''Top Gun: Maverick''</bdi></ref> (جوزف کوشینسکی<ref><bdi>Joseph Kosinski</bdi></ref> - 2022) | |||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۸
وال کیلمر (لس آنجلس ۳۱ دسامبر ۱۹۵۹م - ) Val Kilmer
(نام کامل: وال ادوارد کیلمر[۱]) از ستارگان سینمای امریکا در دهههای 1990 و 2000م. در نوجوانی وارد آموزشگاه جولیارد[۲] هالیوود شد و دورۀ نمایش آن را گذراند. در همین سالها برای نخستین بار روی صحنه رفت. بعدها نیز کار تئاتر را به موازات فعالیتهای سینماییاش ادامه داد. از جمله در جشنوارۀ نمایشهای شکسپیری کلرادو (در ۱۹۸۸م) در نقش «هملت» ظاهر شد.
نخستین حضور سینمایی کیلمر ایفای نقش اصلی کمدی فوق سرّی[۳] (1984م) بود. او در این هجویۀ فیلمهای جاسوسی نقش یک ستارۀ راک را داشت که در آلمانی خیالی (ترکیبی از آلمان شرقی سابق و آلمان نازی) درگیر یک ماجرای دیوانهوار جاسوسی میشود. فیلم بعدیاش، نابغۀ واقعی[۴]، باز هم اثری کمدی بود. ایفای نقش رقیب تام کروز[۵]، میان جمع خلبانان جوان و خوشسیمای فیلم تاپ گان[۶] نخستین ایفای نقش جدی او به شمار میآید. پس از آن، در بید[۷] (تقلید سطحی و بیمایۀ ران هاوارد[۸] از فانتزیهای لوکاس[۹] / اسپیلبرگ[۱۰]) در نقش قهرمان یک ماجرای افسانهای ظاهر شد. روابط دوستانۀ کیلمر و ستارۀ انگلیسی فیلم، جوآن ولی[۱۱]، در طول فیلمبرداری به ازدواج آن دو انجامید (از ۱۹۸۸ - ۱۹۹۶م). دیگر کار مشترک این زوج فیلم نوآر کوچک و کمهزینۀ من را دوباره بکش[۱۲] است که آن دو با حضور در آن به نقشهای آشنای این گونه آثار جان بخشیدند: کارآگاهی خصوصی که به اغوای زنی شهرآشوب درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز میشود. اولیور استون به کیلمر که پیش از این در فوق سری در نقش یک ستارۀ راک ظاهر شده بود، بخت آن را داد تا در فیلم دورز[۱۳] به اسطورۀ جیم موریسون[۱۴]، بت نسل سرگشتۀ دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م، جان بخشد. کیلمر برای ایفای نقش موریسون از صدای باریتون خوبش به نحو احسن بهره گرفت و در صحنههای کنسرت، به صورت زنده ترانههای موریسون را شخصاً اجرا کرد. دورز از کیلمر یک ستاره ساخت. از آن پس در طیف متنوعی از آثار (جنایی، فانتزی، وسترن، کمدی و...) ظاهر شده و مسیر پرنشیبوفرازی را پشت سر نهاده است: ایفای نقش یک بازپرس دورگۀ افبیآیِ[۱۵] درگیر با معضلات تبعیض نژادی در تندردل[۱۶] از نقشآفرینیِ مشابهِ ویلم دفو در میسیسیپی میسوزد[۱۷] (ساختۀ آلن پارکر[۱۸] - ۱۹۸۸) وام گرفته شده بود. ایفای نقش دزد دستوپاچلفتیِ مککوی واقعی[۱۹] را میتوان در حکم بازگشت کیلمر به کمدیهای اولیهاش دانست. در حالی که در آثار نوآر از من را دوباره بکش گرفته تا ایفای نقشی دوم در مخمصه[۲۰] (کنار آل پاچینو و رابرت دنیرو) کمابیش موفق بوده است، حضورش در فیلمهای وسترن مثل بیلی د کید[۲۱] (1989م) و توماستون[۲۲] (1993م) کمتر نشانی از این توفیق دارد. در فیلم تلویزیونی بیلی د کید نتوانست چیزی به تصویرِ ارائهشده توسط پل نیومن از این شخصیت در تیراندازِ چپدست[۲۳] (ساختۀ آرتور پن[۲۴] - ۱۹۵۸م) که بر مبنای همان متن ساخته شده بود، بیفزاید. حضورش در توماستون اگرچه موفقتر، ولی همچنان فاقد بداعتی چشمگیر بود. وجه افتراقِ اصلیِ داک هالیدیِ[۲۵] ارائهشده توسط او در این فیلم با تصویر دیگر این شخصیتِ اسطورهایِ غرب وحشی که در همان سالها توسط دنیس کواید[۲۶] در وایات ارپ[۲۷] (1994م) ارائه شد و با اجراهای کلاسیک کرک داگلاس در جدال در اوکی کورال[۲۸] (ساختۀ جان استرجس[۲۹] - ۱۹۵۷م) و ویکتور ماتیور[۳۰] در کلمانتاین عزیزم[۳۱] (جان فورد - ۱۹۴۶م) در تکیۀ بجای کیلمر بر عامل طنز بود. با امتناع مایکل کیتون از ایفای نقش «بتمن» در سومین قسمت این مجموعه، بتمن برای همیشه[۳۲]، کیلمر پذیرای این نقش شد. در حالی که در این نقش نه مثل کیتون توانست از طریق تأکید بر وجوه درونیتر این شخصیت به ارائۀ تصویری شخصی از آن دست یابد و نه توان زنده کردن تصویر قراردادی و آشنای بتمنِ داستانهای مصور را در اذهان داشت. با ایفای نقش دستیار دکتر مورویِ روانپریش در جزیرۀ دکتر مورو[۳۳]، پس از جانی دپ در دون خوان دیمارکو[۳۴] (ساختۀ جرمی لون[۳۵] - ۱۹۹۵م)، دومین بازیگر از نسل جوان بازیگران آن سالها بود که بخت حضور در کنار مارلون براندو را در فیلمی یافت که البته حاصل کار، اثری مغشوش و تأسفآور است که جزو ضعیفترین نقاط کارنامۀ براندو، کیلمر و کارگردانش (جان فرانکنهایمر[۳۶]) به شمار میآید.
برخی دیگر از آثار سینمایی
- شبح و ظلمت[۳۷] (استیون هاپکینز[۳۸] - ۱۹۹۶)
- قدیس[۳۹] (فیلیپ نویس[۴۰] - 1997)
- در نگاه اول[۴۱] (اروین وینکلر[۴۲] - 1999)
- پول کثیف[۴۳] (پردراگ آنتونیهویچ[۴۴] - 2002)
- اسکندر[۴۵] (اولیور استون - 2004) در نقش فیلیپ مقدونی دوم
- آزمایش هرجومرج[۴۶] (فیلیپ مارتینز[۴۷] - 2009)
- کشتن مرد ایرلندی[۴۸] (جاناتان هنزلی[۴۹] - ۲۰۱۱)
- تویکست[۵۰] (فرانسیس فورد کاپولا - 2011)
- فوقالعاده[۵۱] (استیفن ریک[۵۲] - ۲۰۱۷)
- منفعت[۵۳] (کریستین سسما[۵۴] - 2020)
- تاپ گان: ماوریک[۵۵] (جوزف کوشینسکی[۵۶] - 2022)
- ↑ Val Edward Kilmer
- ↑ Juilliard School's
- ↑ Top Secret!
- ↑ Real Genius
- ↑ Tom Cruise
- ↑ Top Gun
- ↑ Willow
- ↑ Ron Howard
- ↑ George Lucas
- ↑ Steven Spielberg
- ↑ Joanne Whalley
- ↑ Kill me again
- ↑ The Doors
- ↑ Jim Morrison
- ↑ FBI
- ↑ Thunderheart
- ↑ Mississippi Burning
- ↑ Alan Parker
- ↑ The Real McCoy
- ↑ Heat
- ↑ Billy the Kid
- ↑ Tombstone
- ↑ The Left Handed Gun
- ↑ Arthur Penn
- ↑ Doc Holliday
- ↑ Dennis Quaid
- ↑ Wyatt Earp
- ↑ Gunfight at the O.K. Corral
- ↑ John Sturges
- ↑ Victor Mature
- ↑ My Darling Clementine
- ↑ batman forever
- ↑ The Island of Dr. Moreau
- ↑ Don Juan DeMarco
- ↑ Jeremy Leven
- ↑ John Frankenheimer
- ↑ The Ghost and the Darkness
- ↑ Stephen Hopkins
- ↑ The Saint
- ↑ Phillip Noyce
- ↑ At First Sight
- ↑ Irwin Winkler
- ↑ Hard Cash
- ↑ Predrag Antonijević
- ↑ Alexander
- ↑ The Chaos Experiment
- ↑ Philippe Martinez
- ↑ Kill the Irishman
- ↑ Jonathan Hensleigh
- ↑ Twixt
- ↑ The Super
- ↑ Stephan Rick
- ↑ Paydirt
- ↑ Christian Sesma
- ↑ Top Gun: Maverick
- ↑ Joseph Kosinski