ترکان خاتون ( ـ۶۳۰ق): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
تَرکان خاتون ( ـ۶۳۰ق)<br> | تَرکان خاتون ( ـ۶۳۰ق)<br> | ||
<p>(ملقب به «خداوند جهان» و الغ ترکان) ملکۀ خوارزم، مادر سلطان [[محمد خوارزمشاه ( ـ۶۱۷ق)|محمد خوارزمشاه]]، همسر [[ | <p>(ملقب به «خداوند جهان» و الغ ترکان) ملکۀ خوارزم، مادر سلطان [[محمد خوارزمشاه ( ـ۶۱۷ق)|محمد خوارزمشاه]]، همسر [[علاءالدین تکش (حک: ۵۶۸ـ۵۹۶ق)|علاءالدین تَکش]] و جدۀ سلطان [[جلال الدین منکبرنی|جلالالدین خوارزمشاه]]. ترکان خاتون در کارهای دولتی مداخله میکرد و هر ناحیهای که تکش یا سلطان محمد فتح میکردند یکی از خواص وی به حکومت آن منصوب میشد. این زن با آنکه کفایت و تدبیر داشت، قرابت او با ترکان قِنْقلی، استبداد رأی، و علاقهاش به خونریزی و عیاشی، موجبات زوال دولت سلطان محمد خوارزمشاه را فراهم ساخت. چون [[چنگیزخان|چنگیزخان]] قصد حمله به خوارزم کرد، دانشمندان حاجب را به سفارت، نزد ترکان خاتون فرستاد و پیغام داد که او تنها با خوارزمشاه جنگ دارد و بههیچوجه در خیال تصرف سرزمینهای ترکان خاتون نیست و از او میخواهد که یکی از معتمدین خود را پیش چنگیز بفرستد تا خان مغول فرمان حکومت خوارزم و خراسان را تسلیم ملکه نماید. ترکان خاتون به این پیشنهاد چنگیز اطمینان نکرد. زمانیکه خوارزمشاه از رود جیحون گذشت و ماوراءالنهر را به کلی رها کرد، او نیز از خوارزم خارج شد و به خراسان و سپس به مازندران رفت و در قلعۀ ایلال لاریجان متحصن گردید. سپاه مغول این قلعه را در اوایل ۶۱۷ق محاصره کردند و پس از چندی ترکان خاتون از قلعه بیرون آمد و خود را تسلیم سپاه چنگیز کرد. به فرمان چنگیز او را به مغولستان فرستادند و در اسارت و تیرهروزی مرد.</p> | ||
<br><!--14123500--> | <br><!--14123500--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:ایران از حکومت غزنویان تا حمله مغول]] | [[رده:ایران از حکومت غزنویان تا حمله مغول]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۴۸
تَرکان خاتون ( ـ۶۳۰ق)
(ملقب به «خداوند جهان» و الغ ترکان) ملکۀ خوارزم، مادر سلطان محمد خوارزمشاه، همسر علاءالدین تَکش و جدۀ سلطان جلالالدین خوارزمشاه. ترکان خاتون در کارهای دولتی مداخله میکرد و هر ناحیهای که تکش یا سلطان محمد فتح میکردند یکی از خواص وی به حکومت آن منصوب میشد. این زن با آنکه کفایت و تدبیر داشت، قرابت او با ترکان قِنْقلی، استبداد رأی، و علاقهاش به خونریزی و عیاشی، موجبات زوال دولت سلطان محمد خوارزمشاه را فراهم ساخت. چون چنگیزخان قصد حمله به خوارزم کرد، دانشمندان حاجب را به سفارت، نزد ترکان خاتون فرستاد و پیغام داد که او تنها با خوارزمشاه جنگ دارد و بههیچوجه در خیال تصرف سرزمینهای ترکان خاتون نیست و از او میخواهد که یکی از معتمدین خود را پیش چنگیز بفرستد تا خان مغول فرمان حکومت خوارزم و خراسان را تسلیم ملکه نماید. ترکان خاتون به این پیشنهاد چنگیز اطمینان نکرد. زمانیکه خوارزمشاه از رود جیحون گذشت و ماوراءالنهر را به کلی رها کرد، او نیز از خوارزم خارج شد و به خراسان و سپس به مازندران رفت و در قلعۀ ایلال لاریجان متحصن گردید. سپاه مغول این قلعه را در اوایل ۶۱۷ق محاصره کردند و پس از چندی ترکان خاتون از قلعه بیرون آمد و خود را تسلیم سپاه چنگیز کرد. به فرمان چنگیز او را به مغولستان فرستادند و در اسارت و تیرهروزی مرد.