اتقان صنع، برهان
اِتْقان صُنع، برهان (argument from design)
(یا: برهان نظم؛ برهان غایتشناختی؛ برهان صُنع) برطبق آن، عالَم چنان منظوم و در عین حال پیچیده است که فقط قدرتی فوق بشری قادر به طرح و ایجاد آن بوده است و ما میتوانیم با بررسی جهان، به وجود خدا معرفت پیداکنیم، یعنی از وجود مصنوع به صانع پی ببریم. از برهان صُنع صورتهای مختلفی پرداخت شده است، اما همۀ آنها بر وجود نظمی آشکار در عالم تکیه میکنند و برای آن طرح و غایتی قائلاند. برهان صنع یکی از چهار برهان سنتی در اثبات وجود خداست. سه برهان دیگر عبارتاند از برهان جهانشناختی[۱]، برهان اخلاقی[۲]، و برهان وجودشناختی[۳]. این برهان را متألهان پروتستان در قرن ۱۸ به عنوان وسیلهای برای تطبیق با علم نیوتونی اشاعه دادند و ویلیام پِیلی[۴] در ۱۷۴۹ آن را باب کرد، اما فیلسوفان مختلفی، ازجمله دیوید هیوم[۵]، آن را به چالش گرفتند. دیوید هیوم ضمن برشمردن چند اشکال بر این استدلال، آن را ناتوان از اثبات وجود خدا دانست. وی اظهار کرد که این برهان، استدلال تجربی است و استدلال تجربی نمیتواند چیزی را که طبیعی و مادی نیست به اثبات رساند، چه، دایرۀ عمل براهین تجربی فقط طبیعت است. حکمای الهی در پاسخ گفتهاند که این دلیل یک استدلال تجربی نیست بلکه نوعی برهان عقلی است مشابه برهانی که با آن از روی آثار، به وجود عقل و هوش در دیگران پی میبریم. عقل و هوش دیگران (غیر از عقل و هوش خود ما) نیز در ظرف تجربۀ ما نمیگنجد. اشکالات دیگری که هیوم بر این برهان وارد کرده ناشی از انتظار وی از این برهان در پاسخگویی به همۀ سؤالات در باب وجود خداست اما حکمای الهی گفتهاند که این برهان عقل آدمی را تنها تا مرز ماوراء طبیعت، و اینکه طبیعت مسخر ماوراء طبیعت است، هدایت میکند و بیش از آن نیز نباید از آن انتظار داشت. پاسخ بقیۀ سؤالات را باید از براهین فلسفی مربوط دریافت کرد. این دلیل نه کاملترین که روشنترین دلیل در اثبات وجود خداست که فهم آن در توان همگان است.