سانسور
سانسور
سرکوبِ اقتدارگرایانۀ آنچه غیر اخلاقی، بدعتگذارانه، خرابکارانه، افتراآمیز و مخلّ امنیت حکومت یا بهشکلی دیگر توهینآمیز تلقی شود. سانسور عموماً در رژیمهای توتالیتر و ایدئولوژیک، شدیدتر است. در ۲۱۳پم، شیهوانگ دی اولین امپراتور سلسلۀ چین فرمان داد تا همۀ کتابهای تاریخ نابود شود تا کسی قادر به انتقاد نباشد. در انگلستان، در دوران خاندان تیودور و استوارت، پادشاه انحصار بر نشر را حق خود اعلام کرد و تا ۱۶۹۵ هرگونه نشری فقط با مجوز امکانپذیر بود. در دوران جنگ نیز معمولاً سانسور بیشتری اعمال میشود و رسانههای گروهی تاحدودی خودسانسوری میکنند. مثلاً در دورۀ جنگ خلیجفارس (۱۹۹۱) که ارتش ایالات متحده دسترسی به میدان جنگ را در کنترل داشت، فقط گزارشگران بهخصوصی اجازۀ ورود به صحنۀ جنگ را داشتند و رفتوآمد آنها نیز محدود بود. بهموجب میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران در ۱۳۵۴ش بدان ملحق شده است، هیچکس را نمیتوان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و ارعاب قرار داد، و هرکس حق آزادی بیان دارد و این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعۀ اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سرحدات، خواه شفاهی یا بهصورت نوشته یا چاپ یا بهصورت هنری، است. تنها در دو مورد ممکن است بهموجب قانون محدودیتهای معینی ضرورت یابد که عبارتاند از احترام به حقوق یا حیثیت دیگران؛ حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت و یا اخلاق عمومی. طبق اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. اصل ۲۴ نیز نشریات و مطبوعات را در بیان مطالب، تا آنجا که مخل به مبانی اسلامی یا حقوق عمومی نباشند، آزاد دانسته است.