الهیات رهایی بخش
الهیات رهاییبخش (theology liberation )
عیسی مسیح را در درجۀ اول «رهاییبخش» شناختن و او را نمایندۀ فقرا شمردن و متعهد به آزادسازی آنان از یوغ ستم دانستن. این نظر که با اقبال فراوان مسیحیان امریکای لاتین (بیشتر کاتولیکها) روبهرو شد و زمینهای برای مبارزه در راه جامعۀ بیطبقه فراهم آورد، در اغلب موارد به خشونت منجر شد. با اینکه برخی مقامهای کلیسای کاتولیک ازجمله پاپ ژان پل دوم[۱] بر آن خرده گرفتهاند، این ایده به دیگر کشورهای جهان سوم نیز راه پیدا کرد. تعبیر عیسای رهاییبخش بیشتر بر تعلیمات انجیل[۲]ها، بهویژه متّی[۳] ۲۱:۱۹، ۳۵:۲۵، ۴۰:۲۵ و لوقا[۴] ۱۸:۴ متکی است و جنبش مبتنیبر این تعبیر را گوستاوو گوتیرّس[۵]، کشیش[۶] پرویی، در کتاب الهیات رهاییبخش[۷] (۱۹۶۹) بهکار برد. یکی از رهبران این جنبش لئوناردو بوف[۸] (۱۹۳۹ـ )، کشیش فرانسیسی برزیلی، بود. الهیات رهاییبخش بر این باور استوار است که پیروی از عیسی (ع) مستلزم مبارزه با فقر و بیعدالتی اجتماعی و سوء استفاده از قدرت سیاسی برای رهانیدن محرومان از چنگال ظلم است. در انجیل لوقا[۹] (۱۸:۴) عیسی میگوید: «او مرا برگزید تا فقیران را بشارت دهم. مرا فرستاد تا اسیران را به رستگاری و نابینایان را به بینایی موعظه کنم؛ تا سرکوفتگان را آزاد سازم.» عیسای رهاییبخش بیشتر بهمنزلۀ مبارز راه آزادی تصویر میشود. در گذشته کلیسای کاتولیک در امریکای لاتین چندان به محرومان و ستمدیدگان کمک نمیکرد، اما امروزه بسیاری از کشیشها الهیات رهاییبخش را پذیرفته و بر این باورند که فرد مسیحی مکلف به مبارزه با فقر و بیعدالتی است و نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند. عالمان الهیات رهاییبخش خواستار رفع نابرابری میان فقیر و غنیاند و بر محبت مسیحی (آگاپه[۱۰]) تأکید میورزند. آنان همچنین خواستار آنند که کلیسا تعهدی بیشتر در عمل نشان دهد و با کمک به محرومان، به آرمان عیسی (ع) کمک کند. آنان فقط درپی جذب دیگران به دین مسیح نیستند. مخالفت علنی آنان با سیاستهای دولتها منجربه سرکوب بیرحمانۀ این جنبش شد. بسیاری از خُدّام و کشیشان و راهبه[۱۱]ها زندانی و شکنجه شدند و یا بهقتل رسیدند. در ال سالوادور[۱۲]، سراسقف اسکار رومرو[۱۳] که یکسره علیه اقدامات سرکوبگرانۀ دولت نظامی سخن میگفت، در ۱۹۸۰ در مراسم قدّاس[۱۴] کلیسا بهقتل رسید. در ۱۹۸۹، شش کشیش مسیحی را با کدبانوی خانه و دخترش به گلوله بستند. ارعاب سخنگویان فقرا در نیکاراگوا نیز رخ داد. اگرچه اغلب اعضای این جنبش، توسل به خشونت را نادرست میدانند، گروهی از مسیحیان اکنون با اعتقاد به اینکه اعتراض مسالمتآمیز راه به جایی نمیبرد دست به اسلحه بردهاند. الهیات رهاییبخش در سراسر جهان نفوذ کرده و کشیشان را به مداخله در سیاست برای مقابله با بیعدالتی برانگیخته است.