تصحیف

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تَصحیف

(در لغت به معنی خطاکردن) در اصطلاح بدیع، آوردن کلماتی در سخن که، با جابه‌جایی نقطه‌های حروف آن کلمات، معنای جمله تغییر کند که گاه برای پنهان‌کردن مقصود و گاه برای طرح معما و تفریح به‌کار می‌رود. کلامی که در آن تصحیف صورت گرفته باشد مُصَحَّف گویند. کلام مصحّف بر سه نوع است: ۱. مصحّفِ منتظم، که نقطه‌های حروف همۀ کلمات آن‌ها را بتوان جابه‌جا کرد و معانی دیگر گرفت: حُرّ و مُحَبتی و گُلِ گلبنان بدر/یا مردِ نیکیی و نکوساز در سفر؛ که می‌توان با جابه‌جایی نقطه‌های همۀ کلمات بدین صورت خواند: خرّ و مُخَنّثی و کَلِ کَلتَبان پدر/نامرد بنگیی و نگوسار در سقر توضیح آن است که در قدیم، «گ» را به‌صورت «ک» یا «ک» با سه نقطه روی آن می‌نوشته‌اند؛ ۲. مصحّفِ مضطرب، که در تشخیص این‌که کدام کلمات را می‌توان به تصحیف خواند دشوار باشد: دلبر بقّال گفت از من چه خواهی بهر نُقل‌گفتمش کای گوهر یکدانه خواهم بینمت که صورت مصحف «بینمت»، «یتیمت» است؛ ۳. مصحّف ذواللسانین، که بیتی را بتوان هم به عربی، و هم به فارسی خواند: جُندُ کِسری بِلادَهُم بَرَحَت فَرَحاً وعدهم دهی بحلاق که فارسی‌اش چنین است: چند کس را بلادهم، برخت فرّخا وعده‌‌ام دهی بخلاف؛ تصحیف بهره‌گیری از جناس خط است.