جنگ صدساله

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

جنگ صدساله (Hundred Years\' War)

جنگ صدساله

سلسله جنگ‌های انگلستان و فرانسه (از ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳م). علل جنگ عبارت بودند از ادعای مالکیت فرانسه بر گاسکونی[۱]، در جنوب غربی آن کشور، که در تصرف پادشاهان انگلستان بود و رقابت‌های تجاری دو کشور در فلاندر[۲]. جدال انگلستان و فرانسه در قرون وسطا، جدال دیرینه‌ای بود و به پیش از ۱۳۳۷م بازمی‌گشت؛ جنگ صدساله را گاه صرفاً نقطۀ اوج این کشمکش‌ها می‌دانند. عوامل آغاز جنگ از این قرار بودند: نگرانی از مداخلۀ فرانسه در اسکاتلند که انگلستان سعی داشت بر آن کشور مسلط شود، و دیگری ادعای ادوارد سوم[۳]، پادشاه انگلستان، مبنی‌بر سلطنت فرانسه (به‌سبب این‌که مادرش، ایزابل[۴]، دختر فیلیپ چهارم[۵]، شاه فرانسه، بود). ادوارد در آغاز کوشید اراضی تحت تصرف نیاکان آنژونی[۶]اش، هنری دوم[۷] و ریچارد اول[۸]، در شمال غربی فرانسه را بازپس گیرد. انگلستان نخست پیروزی‌های بسیاری کسب کرد، ازجمله در نبرد دریایی اسلویس[۹] (۱۳۴۰) و نبرد کِرِسی[۱۰] (۱۳۴۶). کاله[۱۱] نیز در ۱۳۴۷ تسلیم شد. ژان دوم[۱۲]، پادشاه فرانسه (سلطنت ۱۳۵۰ـ۱۳۶۴) به جنگ ادامه داد، اما در نبرد پواتیه[۱۳] (۱۳۵۶) مغلوب و اسیر ادوارد، امیر سیاه[۱۴]، شد و متصرفات انگلستان به موجب پیمان برتینی[۱۵] (۱۳۶۰) به رسمیت شناخته شد. فرانسه، در دوران زمامداری شارل پنجم (شارل خردمند)[۱۶]، جبران مافات کرد و سردار برتران دو گکلن[۱۷]، در دهۀ ۱۳۷۰، تقریباً همۀ متصرفات انگلستان را بازپس گرفت. هنری پنجم[۱۸]، پادشاه انگلستان، جنگ را از سر گرفت و در نبرد آژنکور[۱۹] (۱۴۱۵) پیروز شد، شمال فرانسه را اشغال و اتحادی قدرتمند با دوک‌نشین بورگونی[۲۰] برقرار کرد. در ۱۴۲۰، شارل ششم (شارل دیوانه)[۲۱] ناچار پیمان تروا[۲۲] را امضا کرد. به‌ موجب این پیمان، هنری پنجم نایب‌السلطنۀ فرانسه می‌شد و، در ۱۴۲۲، هنری (بعدها هنری ششم[۲۳])، پسر جوان هنری پنجم، در پاریس خود را پادشاه فرانسه نامید. شگرد جنگی انگلستان در خارج از مرزهایش منحصر می‌شد به تاخت‌وتازهای گسترده در درون خاک فرانسه و سوزاندن و غارت. پیروزی انگلستان در پواتیه[۲۴] و آژنکور[۲۵] نیز تا حد زیادی مدیون استفادۀ تاکتیکی هوشمندانه از کمانداران انگلیسی مجهز به کمان‌های بزرگ بود. در مقابل، فرانسه، که به توپ‌های ساختۀ برادرانِ بورو[۲۶] مجهز بود، توانست سرسختانه مقاومت کند و آرام‌آرام سپاه انگلستان را عقب برانَد. اتحاد انگلستان و بورگونی، در ۱۴۳۵، از هم گسست و پیروزی‌های ژاندارک[۲۷]، به‌ویژه در نبرد اورلئان[۲۸] که به درهم‌شکستن محاصرۀ قوای انگلستان در ۱۴۲۹ انجامید، مایۀ قوت‌قلبِ بیش‌ از پیش فرانسویان شد. اندکی بعد، شارل هفتم[۲۹] در رَنس[۳۰] تاج‌گذاری و اقتدارش را تثبیت کرد. فرانسویان در نبردهای مهمی، ازجمله نبرد فورمینی[۳۱] (۱۴۵۰) و نبرد کاستیون[۳۲] (۱۴۵۳)، پیروز شدند. جنگ با شکست انگلستان در کاستیون و بدون هیچ پیمانی خاتمه یافت و فقط کاله در تصرف انگلستان باقی ماند.



  1. Gascony
  2. Flanders
  3. Edward III
  4. Isabella
  5. Philip IV
  6. Angevin
  7. Henry II
  8. Richard I
  9. Sluys
  10. Crécy
  11. Calais
  12. John II
  13. Battle of Poitiers
  14. Edward the Black Prince
  15. Treaty of Brétigny
  16. Charles (V) the Wise
  17. Bertrand du Guesclin
  18. Henry V
  19. Battle of Agincourt
  20. Burgundy
  21. Charles (VI) the Mad
  22. Treaty of Troyes
  23. Henry VI
  24. Poitiers
  25. Agincourt
  26. Bureau
  27. Joan of Arc
  28. Orleans
  29. Charles VII
  30. Reims
  31. Battle of Formigny
  32. Battle of Castillon